نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 221
مىگذشت. پيرمردى را ديد كه در آنجا نشسته و چند جمجمه را از قبرها بيرون
آورده و مرتباً آنها را وارسى مىكند. ذوالقرنين تعجّب كرد، ايستاد و گفت: اى
پيرمرد براى چه اين جمجمهها را وارسى مىكنى؟ گفت: مىخواهم جمجمه افراد صاحب
مقام را از غير صاحب مقام و غنى را از فقير بشناسم؛ ولى مدتهاست كه بررسى مىكنم
اما تاكنون نشناختهام. ذوالقرنين احساس كرد نظرش به اوست و مىگويد: فردا كه به
زير خاك رويم همه يكسانيم. [1]
آنگاه امام عليه السلام در ادامه اين سخن با تعبير حكيمانه و تكان دهندهاى
دنيا را مخاطب ساخته مىفرمايد: « (اى دنيا) به خدا سوگند اگر تو شخصى قابل رؤيت و
جسمى محسوس بودى حدود الهى را بر تو جارى مىساختم در مورد بندگانى كه آنها را با
آرزوها فريفتى و امتهايى كه به هلاكت افكندى و سلاطينى كه آنها را تسليم مرگ كردى
و در آبشخور بلا وارد ساختى؛ در آنجا كه نه راه ورودى بود و نه راه خروج»؛
به يقين دنيا به معناى مجموعه مواهب مادّى است كه نه قلب و انديشهاى دارد و
نه اراده و اختيارى، بلكه وسايلى است كه مىتوان از آن براى نيل به سعادت
بهرهگيرى كرد و يا براى غرق شدن در شقاوت به آن روى آورد. به علاوه چيزى نيست كه
بتوان حد الهى را بر او جارى كرد؛ ولى هدف مولا كنايهاى لطيف و تشبيهى ظريف است
براى بيدار ساختن مغروران گم كرده راه
[1]. شرح نهج البلاغه مرحوم شوشترى، ج
6، ص 390؛ بحارالانوار، ج 12، ص 175.
[2]. «الْمَهاوي» جمع «مَهوى» و
«مَهواة» به معناى درّه است و به هر جاى خطرناكى كه انسان را در معرضهلاكت قرار
مىدهد اطلاق مىشود.
[3]. «وِرْد» در اصل به معناى وارد
شدن بر كنار آب نهر است سپس به هرگونه ورود اطلاق شده است.
[4]. «صَدَر» نقطه مقابل «وِرْد» يعنى
خارج شدن از كنار آب است سپس به هر نوع خروج اطلاق شده است.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 221