نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 595
كوتاه سخن اين كه او بر خلاف آنچه در روايات اسلامى آمده است كه فرمودهاند
اگر چيزى را نمىدانيد حيا نكنيد برويد و ياد بگيريد و اگر از شما در باره چيزى
سؤال كنند كه علم به آن نداريد حيا نكنيد و با صراحت بگوييد نمىدانم، «و لا
يستحينّ احد منكم اذا سئل عمّا لا يعلم ان يقول: لا اعلم، و لا يستحينّ احد اذا لم
يعلم الشّيء ان يتعلّمه» [1] عمل مىكند و اين كار عواقب زيانبار و دردناكى براى خود آن
شخص و جامعهاى كه در آن زندگى مىكند دارد كه امير مؤمنان (ع) در جمله بعد به آن
اشاره كرده و به عنوان يك نتيجهگيرى از كار اين قاضيان جاهل و مغرور و بىتقوا،
مىفرمايد: «خونها از داورى ظالمانهاش فرياد مىكشند! و ميراثهاى بر باد رفته از
قضاوت او صيحه مىزنند!» (تصرخ من جور قضائه
الدّماء، و تعجّ [2] منه
المواريث).
آرى! خونهايى كه از اين قضاوتهاى ظالمانه ريخته شده و اموالى كه با اين
داوريهاى نابخردانه بر باد رفته به زبان حال فرياد مىزنند و گوش شنواى آگاهان،
اين صدا را به خوبى مىشنود و لرزه بر اندامشان مىافتد، در حالى كه اين جاهل
مغرور عربده مستانه مىكشد و خنده احمقانه سر مىدهد! تعبير به «تصرخ ...» و «تعجّ
...» تعبير بسيار جالب و زيبايى است، چرا كه براى آن خونهاى به ناحق ريخته و اموال
بر باد رفته، گويى علم و شعور و درك و آگاهى قائل مىشود كه حتّى اين موجودات
بىجان فرياد مىزنند، امّا اين مغرور به ظاهر انسان، در بىخبرى كامل بسر مىبرد،
و اين كه بعضى آمدند در اين جا كلمه اهل را در تقدير گرفتهاند و مىگويند اولياى
اين خونها و صاحبان آن اموال فرياد مىكشند تقديرى است كه لطافت بيان مولا را كه
در بالا به آن اشاره شد از بين مىبرد.