نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 565
درست مىانديشيدند و حجابهايى را كه مانع از شناختن قدر خويش است كنار مىزدند
و سعادت خود و ديگران را از اين راه فراهم مىساختند.
به همين دليل در نهج البلاغه، كرارا روى اين مسأله تأكيد شده است. از جمله در
خطبه 103 مىخوانيم: «العالم من عرف قدره و كفى بالمرء جهلا ان لا يعرف قدره، عالم
واقعى كسى است كه قدر و منزلت خويش را بشناسد و در نادانى انسان همين بس، كه قدر
خود را نشناسد»! در نامه 31 نهج البلاغه مىخوانيم كه ضمن اندرزهاى بسيار پر بار و
حكيمانهاى كه به فرزند دلبندش امام مجتبى (ع) مىدهد، مىفرمايد: «و من اقتصر على
قدره كان ابقى له، كسى كه به اندازه قدر و منزلت خويش قانع باشد، براى (منافع) او
پايدارتر است»! در كلمه 149 از كلمات قصار آن حضرت مىخوانيم: «هلك امرء لم يعرف
قدره، آن كس كه قدر و منزلت خويش را نشناسد هلاك مىگردد»! در حديثى مىخوانيم كه
شخصى به امام موسى بن جعفر (ع) عرض كرد: ما از بازار رد شديم و ديديم يك نفر صدا
مىزند من از شيعيان خالص محمد و آل محمد (ص) هستم! اين در حالى بود كه لباسهايى
را به مزايده گذارده بود و طلب قيمت بيشتر مىكرد، امام موسى بن جعفر (ع) فرمود:
«ما جهل و لا ضاع امرء عرف قدر نفسه، كسى كه قدر خود را بشناسد نادان نيست و ضايع
نمىشود»! سپس افزود: «مىدانيد اين شخص به چه كسى مىماند؟ به كسى كه بگويد من
مانند سلمان و ابو ذر و عمار ياسر هستم و در عين حال در معامله كم مىگذارد و عيوب
جنس خويش را بر مشترى مىپوشاند ...، آيا چنين كسى مانند سلمان و ابو ذر و مقداد و
عمار است؟ هرگز! ... چه مانعى دارد بگويد من از دوستان محمد و آل محمد (ص) هستم»! [1]