نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 398
روشن مىسازد كه اگر اين اهداف بزرگ نبود، كمترين ارزشى براى زمامدارى بر مردم
قائل نبود، مىفرمايد: «آگاه باشيد! به خدايى كه دانه را شكافته و انسان را آفريده
سوگند! اگر به خاطر حضور حاضران (تودههاى مشتاق بيعت كننده) و اتمام حجّت بر من
به خاطر وجود يار و ياور نبود و نيز به خاطر عهد و پيمانى كه خداوند از دانشمندان
و علماى هر امّت گرفته كه: «در برابر پرخورى ستمگر و گرسنگى ستمديده و مظلوم سكوت
نكنند»، مهار شتر خلافت را بر پشتش مىافكندم (و رهايش مىنمودم) و آخرينش را به
همان جام اوّلينش سيراب مىكردم» (اما و الّذى
فلق الحبّة، و برء النّسمة [1]، لو لا حضور الحاضر [2]، و قيام الحجّة بوجود النّاصر، و ما أخذ اللّه على العلماء
ان لا يقارّوا [3] على
كظّة [4] ظالم،
و لا سغب[5]
مظلوم، لالقيت حبلها على غاربها [6]، و لسقيت آخرها بكأس اوّلها).
جمله «و الّذى فلق الحبّة، در حقيقت اشاره به توصيفى است كه قرآن مجيد از
[1] «نسمه» در اصل به معناى وزش ملايم
باد است و گاه به نفس كشيدن يا به خود انسان اطلاق مىشود و در كلام مورد بحث به
معناى «انسان» يا «روح» است.
[2] «حاضر» به معناى «شخص يا چيزى»
است كه حضور دارد و به گفته ارباب لغت گاه به معناى «قبيله و طايفه بزرگ» نيز آمده
است و در كلام بالا به هر دو معنى ممكن است آمده باشد.
[3] «لا يقارّوا» از ماده «قرار» به
معنى «سكون و آرامش» است. بنا بر اين مفهوم جمله اين است كه ساكت ننشينند و آرام
نباشند.
[4] «كظّة» به معناى «حالت ناراحت
كنندهاى است كه از پرخورى حاصل مىشود» و در جمله بالا «كنايه از تعدّى بر ديگران
و غصب حقوق آنان است».
[5] «سغب» در اصل به معناى «گرسنگى»
است و لذا به سالهاى قحطى «ذو مسغبه» گفته مىشود و در قرآن مىخوانيم: «أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ» و در كلام امام (ع) «كنايه از پايمال شدن حقوق مظلومان»
است.
[6] «غارب» فاصلهاى «ميان گردن و
كوهان شتر» را مىگويند كه وقتى مىخواهند شتر را رها كنند معمولا مهارش را به آن
محل از پشت مىاندازند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 398