نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 343
گفتار «على» (ع) تفاوت بسيار است. ابو بكر گفت من بهترين شما نيستم بنا بر اين
صلاحيت براى خلافت ندارم زيرا خليفه بايد از همه، صالحتر باشد ولى على (ع) هرگز
چنين سخنى را نگفت او نمىخواست با پذيرش خلافت، فتنهجويان فتنه بر پا كنند». [1] سپس ابن ابى
الحديد مىافزايد: «اين سخن در صورتى صحيح است كه افضليت، شرط امامت باشد (اشاره
به اين كه ممكن است كسى بگويد لازم نيست امام افضل باشد، سخنى كه منطق و عقل آن را
هرگز نمىپسندد و گفتن آن مايه شرمندگى است)».
ولى ما مىگوييم مطلب فراتر از اين است. اگر در همان خطبه 92 كه به آن استدلال
كردهاند دقّت كنيم و تعبيراتى كه در ميان اين جملهها وجود دارد و در مقام
استدلال حذف شده است در نظر بگيريم، دليل گفتار على (ع) بسيار روشن مىشود. او با
صراحت مىفرمايد: «فانّا مستقبلون امرا له وجوه و الوان لا تقوم له القلوب و لا
تثبت عليه العقول، اين كه مىگويم مرا رها كنيد و به سراغ ديگرى برويد براى اين
است كه ما به استقبال چيزى مىرويم كه چهرههاى مختلف و جهات گوناگونى دارد. دلها
در برابر آن استوار و عقلها ثابت نمىماند» (اشاره به اين كه در دستورات اسلام و
تعاليم پيامبر (ص) در طول اين مدّت تغييراتى داده شده كه من ناچارم دست به اصلاحات
انقلابى بزنم و با مخالفتهاى گروهى از شما رو به رو شوم) آن گاه مىافزايد: «و انّ
الآفاق قد اغامت و المحجّة قد تنكّرت، چرا كه چهره آفاق (حقيقت) را ابرهاى تيره
فرا گرفته و راه مستقيم حق، گم شده و ناشناخته مانده است».
سپس با صراحت جملهاى را بيان مىكند كه جان مطلب در آن است، مىفرمايد: «و
اعلموا انّى ان اجبتكم ركبت بكم ما اعلم و لم اصغ الى قول القائل