نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 286
اين نكته نيز قابل توجّه است كه شرك همان طور كه قبلا اشاره شد به معناى
شاهراه است. راههاى كوچك ممكن است محو و فراموش شود ولى شاهراهها معمولا خود را
نشان مىدهند، امّا در چنين جامعهاى حتّى شاهراههاى هدايت نيز محو و نابود شد.
در يك نتيجهگيرى ديگر امام مىفرمايد: در چنين شرايط و وضعى، مردم در دام
شيطان افتاده و به پيروى او تن داده بودند «شيطان را اطاعت كرده و در مسير
خواستههاى او گام بر مىداشتند» (اطاعوا
الشّيطان فسلكوا مسالكه) و «درست در همين حال در
آبشخور شيطان وارد شدند و از آن سيراب گشتند» (و وردوا مناهله [1]).
نتيجه آن همان شد كه امام (ع) در جملههاى بعد فرموده: «به وسيله آنها (مردمى
كه در دام شيطان گرفتار بودند) نشانههاى شيطان آشكار و پرچم وى به اهتزاز در آمده
بود» (بهم سارت [2] اعلامه، و قام لواؤه).
سپس در ترسيم دقيق و با تشبيهات گويا و زندهاى مىفرمايد: «اين در حالى بود
كه مردم در فتنههايى گرفتار بودند كه با پاى خويش آنان را لگدمال نموده و با سم خود
آنها را له كرده بود و همچنان (اين هيولاى فتنه) بر روى پاى خود ايستاده بود» (فى فتن داستهم [3] باخفافها [4] و وطئتهم باظلافها [5] و قامت على سنابكها [6]). [7]
[1] «مناهل» جمع «منهل» به معنى
آبشخور (جايى كه دست به آب رودخانه مىرسد و مىتوان از آن آب برداشت).
[2] «سارت» از ماده «سور» به معنى
برافراشته شدن و بالا آمدن است.
[3] «داست» از ماده «دوس» و «دياس» به
معنى پايمال كردن است.
[4] «اخفاف» جمع «خف» به معنى چكمه و
قسمت پايين پاى شتر است كه شباهت به چكمه دارد.
[5] «اظلاف» جمع «ظلف» به معنى سم
حيواناتى است كه سمشان دوتايى و شكافدار است مانند گوسفند و گاو.
[6] «سنابك» جمع «سنبك» (بر وزن قنفذ)
به معنى حيواناتى است كه تك سم هستند مانند اسب.
[7] جمله «فى فتن داستهم» مىتواند
متعلق به محذوفى باشد و در تقدير «و النّاس فى فتن داستهم» است. بعضى نيز احتمال
دادهاند جار و مجرور متعلق به سارت در جمله قبل بوده باشد امّا احتمال اوّل قويتر
به نظر مىرسد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 286