نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 510
سياهپوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سياهپوست، مگر به تقوا؛ آيا من دستور
الهى را ابلاغ كردم؟
همه گفتند: آرى! فرمود: اين سخن را حاضران به غائبان برسانند»!
2- حقيقت تقوا:
از آيات قرآن به خوبى استفاده مىشود كه «تقوا» همان احساس مسؤوليت و تعهدى
است كه به دنبال رسوخ ايمان در قلب بر وجود انسان حاكم مىشود و او را از «فجور» و
گناه باز مىدارد، به نيكى و پاكى و عدالت دعوت مىكند، اعمال آدمى را خالص و فكر
و نيت او را از آلودگيها مىشويد.
بعضى از بزرگان براى تقوا سه مرحله قائل شدهاند:
1- نگهدارى نفس از عذاب جاويدان از طريق تحصيل اعتقادات صحيح.
2- پرهيز از هر گونه گناه اعم از ترك واجب و فعل معصيت.
3- خويشتندارى در برابر آنچه قلب آدمى را به خود مشغول مىدارد و از حق منصرف
مىكند، و اين تقواى خواص بلكه خاص الخاص است.
(آيه 14)-
شأن نزول:
بسيارى از مفسران شأن نزولى براى اين آيه و آيه بعد ذكر كردهاند كه خلاصهاش
چنين است: جمعى از طايفه «بنى اسد» در يكى از سالهاى قحطى و خشكسالى وارد مدينه
شدند، و به اميد گرفتن كمكى از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله شهادتين بر زبان جارى
كردند، و به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله گفتند: «طوائف عرب بر مركبها سوار شدند
و با تو پيكار كردند، ولى ما با زن و فرزندان نزد تو آمديم، و دست به جنگ نزديم» و
از اين طريق مىخواستند بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله منت بگذارند.
اين آيه و آيه بعد نازل شد- و به آنها خاطر نشان كرد كه اسلام آنها ظاهرى است،
و ايمان در اعماق قلبشان نيست.
تفسير:
فرق «اسلام» و «ايمان»: در آيه گذشته، سخن از معيار ارزش انسانها يعنى «تقوا»
در ميان بود، و از آنجا كه «تقوا» ثمره شجره «ايمان» است، آن هم ايمانى كه در
اعماق جان نفوذ كند، در اينجا به بيان حقيقت «ايمان» پرداخته، چنين مىگويد:
«عربهاى باديه نشين گفتند: ايمان آوردهايم! به آنها بگو: شما ايمان
نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 510