responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 467

و اعراب باديه نشين در خدمتش عازم مكه شدند.

اين جمعيت كه در حدود يك هزار و چهار صد نفر بودند همگى لباس احرام بر تن داشتند و جز شمشير كه اسلحه مسافران محسوب مى‌شد هيچ سلاح جنگى با خود برنداشتند.

هنگامى كه پيامبر به «عسفان» در نزديكى مكه رسيد با خبر شد كه قريش تصميم گرفته‌اند از ورود او به مكه جلوگيرى نمايند، تا اين كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به «حديبيه» رسيد؛ پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به «عمر» پيشنهاد فرمود كه به مكه رود و اشراف قريش را از هدف اين سفر آگاه سازد، عمر گفت: بهتر اين است كه «عثمان» به اين كار مبادرت ورزد، عثمان به سوى مكه آمد و چيزى نگذشت كه در ميان مسلمانان شايع شد او را كشته‌اند، در اينجا پيامبر صلّى اللّه عليه و اله تصميم به شدت عمل گرفت و در زير درختى كه در آنجا بود با يارانش تجديد بيعت كرد كه به نام «بيعت رضوان» معروف شد، و با آنان عهد بست كه تا آخرين نفس مقاومت كنند، ولى چيزى نگذشت كه عثمان سالم بازگشت و به دنبال او قريش «سهيل بن عمرو» را براى مصالحه خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرستاد.

بعد از گفتگوهاى زياد پيمان صلحى منعقد شد. اين پيمان در حقيقت يك پيمان عدم تعرض همه جانبه بود كه به جنگهاى مداوم و مكرر بين مسلمانان و مشركان موقتا پايان مى‌داد.

«متن پيمان صلح» از اين قرار بود كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به على عليه السّلام دستور داد «بنويس: بسم اللّه الرّحمن الرّحيم».

«سهيل بن عمرو» كه نماينده مشركان بود گفت: من با چنين جمله‌اى آشنا نيستم، بنويس بسمك اللّهمّ! پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود: «بنويس: بسمك اللّهمّ»! سپس فرمود: بنويس اين چيزى است كه محمد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله با سهيل بن عمرو مصالحه كرده! «سهيل» گفت: ما اگر تو را «رسول اللّه» مى‌دانستيم با تو جنگ نمى‌كرديم، تنها اسم خودت، و اسم پدرت را بنويس.

نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 467
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست