انگيزه ديگر
براى شكرگزارى اين است كه انسان هميشه به زيردستان خود نگاه كند و ببيند خداوند
چقدر بر او منّت نهاده و چه امكاناتى در اختيار او قرار داده كه به دلايل مختلفى
به ديگران نداده است، در حديثى مىخوانيم كه اميرمؤمنان على عليه السلام در
نامهاى كه به يكى از اصحاب معروفش حارث هَمْدانى نوشت فرمود:
«وَاكْثِرْ انْ تَنْظُرَ الى مَنْ فُضِّلْتَ
عَلَيْهِ، فَانَّ ذلِكَ مِنْ ابْوابِ الشُّكْرِ؛ به افراد
پايينتر از خود زياد نگاه كن، كه اين خود از ابواب شكر است».[1]
اين در حالى
است كه اگر انسان به افراد بالاتر از خود بنگرد به يقين روح ناسپاسى همراه
وسوسههاى شيطانى در او زنده مىشود.
مطالعه بركات
و آثار سپاس گزارى كه فزونى نعمت و دوام و بقاء آن است، و در بحثهاى گذشته به طور
گسترده ذكر شد نيز از انگيزههاى مهم محسوب مىشود.
براى ايجاد
انگيزههاى شكر در توده مردم نسبت به يكديگر نيز بهترين راه آن است كه افراد
قدردان و شكرگزار و كسانى كه از خدمات و عطايا و كمكها خوب استفاده مىكنند مورد
تشويق قرار گيرند، تشويقهاى گفتارى، و تشويقهاى رفتارى. حضرت على عليه السلام در
عهدنامه معروف مالك اشتر خطاب به مالك مىفرمايد:
«وَلايَكُونَنّ الُمحسِنُ وَ الْمُسيئُى
عِنْدَكَ بِمَنْزَلَةٍ سَواء فَانَّ فى ذلِكَ تَزْهيداً لِاهْلِ الْاحْسانِ فى
الْاحْسانِ وَ تَدْريباً لِاهْلِ الْاسائَةِ عَلَى الْاسائَةِ؛
هرگز نبايد افراد نيكوكار و بدكار نزد تو يكسان باشند، زيرا اين كار سبب مىشود كه
نيكوكاران در نيكىهايشان بىرغبت شوند، و بدكاران در اعمال بدشان تشويق گردند».[2]
شكر خالق و
شكر مخلوق
بىشك
شكرگزارى و سپاس، نه تنها در برابر خالق كه در برابر مخلوق نيز مطلوب است. كسى كه
به ديگرى خدمت مىكند و نعمتى در اختيار او مىگذارد و از مواهب خويش به او
مىبخشد هر چند انتظار قدردانى و تشكّر نداشته باشد، وظيفه انسانى