پياده شود و
صورت بر خاك نهد، و اگر از ترس انگشت نما شدن نتواند پياده شود صورت بر قربوس زين
بگذارد. (قربوس قسمت برآمدگى جلو زين است) و اگر آن را هم نتواند انجام دهد صورت
بر كف دست بگذارد و شكر خدا را بجا آورد. [1]
3- در حديثى
از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه به يكى از يارانش به نام ابوبصير فرمود:
گاه مىشود كه يكى از شما ظرفى از آب مىنوشد، و خداوند به خاطر آن او را اهل بهشت
مىكند، سپس در شرح اين كلام فرمود: نخست ظرف آب را مىگيرد، و هنگامى كه مىخواهد
بر لب بگذارد بِسْمِ اللّه مىگويد كمى مىنوشد و هنوز سيراب نشده آن را از لب بر
مىدارد و شكر خدا مىگويد، بار دوم مىنوشد، سپس ظرف را از لب برمىدارد و شكر
خدا مىگويد و براى سوّمين بار نيز همين كار را تكرار مىكند
«فَيُوجِبُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ بِها الْجَنَّةَ؛ خداوند به
بركت آن او را اهل بهشت مىكند».[2]
چگونه بايد
شكر كرد؟
در تعريف شكر
گفتيم كه شكرگزارى همان قدردانى از نعمت است، خواه در عمل باشد يا به وسيله زبان و
يا به قلب، و كفران و ناسپاسى نعمت، بىاعتنائى به نعمتها، تحقير و تضييع آنها
است و عدم توجه به صاحب نعمت.
و مهمترين
بخش شكرگزارى همان شكر عملى است، چه بسيارند كسانى كه با زبان شكر خدا مىگويند،
ولى در عمل كفران مىكنند.
كسانى كه
اسراف و تبذير مىكنند، و يا بخيل هستند، يا نعمتهاى الهى را وسيله فخر فروشى بر
ديگران قرار مىدهند، يا بر اثر نعمت مست مىشوند و طغيان مىكنند، همه آنها
ناسپاسند، و در طريق كفران نعمت گام بر مىدارند، به عكس آنها كه نعمتهاى الهى را
كتمان نمىكنند، و آشكار و پنهان انفاق مىنمايند و با گسترش نعمت، تواضع آنها در
مقابل خالق و خلق بيشتر مىشود و سعى دارند نعمتها همه در جاى خود مصرف شود، و
چيزى از آن ضايع نگردد، آنها بندگان شكرگزارى هستند و شايسته فزونى نعمت.