مىدهد، عقل
و لشكريانش را بشناسند، و از جهل و لشگريانش نيز باخبر باشند، و هنگامى كه بعضى از
ياران توضيحات بيشترى مىخواهند امام عليه السلام مىفرمايد:
«خداوند براى عقل هفتاد و پنج لشكر قرار داده كه
ضد آنها جنود جهل است، و در ضمن اين هفتادوپنج لشكر كه در صدر كلام امام عليه
السلام واقع شده مىفرمايد: «وَالشُّكْرُ وَ ضِدُّهُ
الْكُفْرانُ؛ يكى از لشكريان عقل شكر است و ضد آن كفران است».[1]
***
تعبيراتى كه در روايات دهگانه بالا آمده به خوبى
نشان مىدهد كه تا چه اندازه اين رذيله اخلاقى خطرناك است و تا چه حد آثار سوء آن
در زندگى فردى و اجتماعى نمايان است، و چگونه انسان را از اوج نعمت بر خاك مذلّت
مىكشاند، توفيقات را سلب مىكند و مايه دورى از خدا و نزديكى به شيطان است.
در اينجا چند
نكته شايان ذكر است:
1- معنى
كفران نعمت
كفر در اصل
به معنى پوشانيدن چيزى است، و از آنجا كه شخص ناسپاس در واقع سعى در پوشانيدن ارزش
نعمت مىكند به عمل او كفران مىگويند.
بديهى است
كفران نعمت، گاه در قلب است و گاه با زبان، و گاه در عمل.
در قلبِ خود
نعمت را بىمقدار يا كم اهميت مىشمرد، و با زبان نيز سخن مىگويد كه نشانه
بىاعتنائى نسبت به نعمت و بىارزش بودن آن است، و در عمل به آن اهميت نمىدهد، و
به جاى حسن استفاده از آن سوء استفاده مىكند، به همين دليل بزرگان علم اخلاق
فرمودهاند: «الشُّكْرُ صَرْفُ الْعَبْدِ جَمِيْعَ ما انْعَمَهُ اللَّهُ
تَعالَى فى ما خُلِقَ لَاجْلِهِ؛ شكر نعمت آن است كه بندگان خدا،
نعمتهايى راكه به آنها بخشيده است، در همان راهى مصرف كنند كه براى آن آفريده
شده» و بنابراين كفران و ناسپاسى آن است