براى آنها
بياورد، تازه اگر چنين كارى را پيامبر صلى الله عليه و آله مىكرد نيز به احتمال
قوى ايمان نمىآوردند، چرا كه سابقه آنها بهترين گواه لجاجت و بهانه جويى است؛
سوابق آنها نشان مىدهد وقتى كه در برابر قوىترين معجزات قرار مىگرفتند فوراً
مىگفتند:
اين كار سحر
است و اين مرد ساحر، و با اين اتّهام واهى به سادگى از كنار معجزات مىگذشتند.
***
از مجموع آيات بالا مىتوان به خوبى اين نكته را
دريافت كه مسأله لجاجت و بهانه جويى در تمام طول تاريخ بشر از آغاز خلقت تا كنون
هميشه يكى از موانع مهم راه حق بوده است و يكى از مشكلات بزرگ انبياء را وجود اين
صفت رذيله در عمق جان اقوام پيشين تشكيل مىداده است و اگر انسان بخواهد به حق
برسد قبل از هر كار بايد اين خوى زشت و رذيله اخلاقى را از وجود خود ريشه كن سازد.
لجاجت و
بهانه جويى در روايات اسلامى
در فصل نهم
اين كتاب به بحثهاى مربوط به تعصّب و لجاجت پرداختيم و آيات و روايات و بحثهاى
مربوط به لجاجت را كه ناشى از تعصبهاى جاهلانه و تقليدهاى كوركورانه مىشود روشن
ساختيم، در بحث كنونى سخن از بهانه جويى و لجاجت است و به تعبير ديگر پافشارى كردن
روى يك مسأله غلط، نه به خاطر تعصّبهاى قومى و تقليد كوركورانه، بلكه به خاطر خوى
بهانه جويى كودكانهاى كه در بعضى از افراد ديده مىشود كه بدون هيچ دليل منطقى در
برابر حق تسليم نمىشوند و براى فرار از حق دنبال بهانهاى مىگردند.
همان گونه كه
در آيات گذشته ديديم اين رذيله اخلاقى در بسيارى از اقوام بوده و به خاطر همان از
سعادت محروم گشتند و در گرداب بدبختى افتادند، در احاديث اسلامى نيز بحث گستردهاى
در اين زمينه ديده مىشود.
1- در حديثى
از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم:
«الْخَيْرُ عادَةٌ وَ الشَرُّ لَجاجَةٌ؛ كارهاى