responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 459

مى‌خوانم و اميدوارم در خواندن پروردگارم بى‌پاسخ نمانم- هنگامى كه از آنان و آنچه غير خدا مى‌پرستيد، كناره‌گيرى كرد، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم، و هر يك را پيامبرى (بزرگ) قرار داديم». [1]

در هر دو آيه، عُزلت و كناره‌گيرى از جامعه وسيله جلب رحمت پروردگار و مواهب الهى شمرده شده است و اين نشان مى‌دهد كه عزلت و گوشه‌گيرى امر ناپسند و نكوهيده‌اى نيست.

***

طريق جمع بين آيات و روايات‌

ولى با دقت در متون آيات و روايات به خوبى ثابت مى‌شود كه مسأله عزلت و گوشه‌گيرى در يك سلسله شرايط خاص اجتماعى، و به صورت استثنايى توصيه شده است. در مورد اصحاب كهف مى‌دانيم كه آنها در يك جامعه كافر و بى‌بندوبار گرفتار شده بودند و به جرم ايمانشان به خدا، تحت تعقيب بودند، و چاره‌اى جز فرار از شهر و ديار و پناه بردن به كوه و غار نداشتند.

در مورد ابراهيم عليه السلام نيز چنين بود، او نهايت تلاش و كوشش خود را در طريق مبارزه با بت‌پرستى تا پاى جان انجام داد، ولى هنگامى كه مؤثر واقع نشد و جانش در خطر بود، مأمور به مهاجرت و عزلت شد.

بديهى است اين شرايط براى هر كس در هر زمان حاصل شود، چاره‌اى جز هجرت و عزلت نيست، اما اين اصل يك اصل اساسى محسوب نمى‌شود بلكه يك استثناء مربوط به شرايط خاص است.

در روايات نيز قرائن براى اين جمع فراوان است.

در آنجا كه امام صادق عليه السلام گوشه‌گيرى را براى خود انتخاب مى‌كند، دليل آن را فساد زمان و تغيير اخوان و عدم امكان همكارى با مردم آن عصر مى‌شمرد.


[1]. مريم، آيه 48 و 49.

نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 459
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست