نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 369
1- اميرمؤمنان على عليه السلام مىفرمايد: «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِاجالَةِ الرَّأْىِ
وَ الرَّأْىُ بِتَحصِينِ الْاسْرارِ؛ پيروزى در
پرتو دورانديشى است، و دورانديشى در به كارگيرى صحيح انديشه است، و انديشه صحيح با
نگهدارى و رازدارى ميسّر است».[1]
2- در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه فرمود: «انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَّلَ عَيَّرَ قَوْماً
بِالْاذاعَةِ، فَقالَ اذا جائَهُمْ امْرٌ مِنَ الْامْنِ او الْخَوْفِ اذاعُوا
بِهِ، فَايَّاكُمْ وَالْاذاعَةَ؛ خداوند متعال
گروهى را به خاطر افشاى اسرار سرزنش فرموده و گفته است هنگامى كه مطلبى درباره
امنيت يا خوف (پيروزى يا شكست) به آنها مىرسد، فوراً آن را فاش مىكنند (يا آنها
را به عنوان پيروزى از خطرات دشمن غافل مىسازند و يا به عنوان شكست مأيوس
مىكنند) بنابراين از افشاء اسرار بپرهيزيد».[2]
3- در حديث ديگرى از امام باقر عليه السلام مىخوانيم: «اظْهارُ الشَّىء قَبْلَ انْ يَسْتَحْكُمَ مَفْسَدَةٌ
لَهُ؛ اظهار كردن چيزى قبل از آن كه استحكام يابد،
سبب فساد آن مىشود». (چرا كه مخالفان آگاه مىشوند و سنگ در راه آن مىاندازند، و
چه بسا از رسيدن به نتيجه مانع مىشوند).[3]
پيامدهاى رازدارى و افشاى اسرار
همه انسانها در زندگى شخصى خود رازهايى دارند كه گاه مربوط به ضعفها و عيوب
آنها است و گاه مربوط به پيروزىها و موفقيتها مىباشد، به يقين افشا كردن آنچه
مربوط به ضعف و عيب است، اعتبار و حيثيت اجتماعى افراد را زير سؤال مىبرد، و اى
بساى مايه سلب اعتماد عمومى و شكست و آبروريزى شود، به همين دليل هم خودشان بايد
آن اسرار را بپوشانند و هم ديگران، تا مجالى براى اصلاح عيوب و برطرف كردن ضعفها
حاصل شود.
و افشا كردن آنچه مربوط به پيروزىها است آتش حسد را در دل حسودان شعلهور
مىسازد، و افراد تنگ نظر و بخيل را براى از بين بردن اسباب موفقيت تحريك مىكند،
و در هر حال مايه شرّ و فساد و بدبختى و ناكامى است به همين