responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 313

درباره تو نزد ديگران نيز سخن‌چينى خواهند كرد. همان گونه كه در حديثى در روضه بحارالانوار از امام صادق عليه السلام نقل شده مى‌خوانيم: «وَ مَنْ نَمَّ الَيْكَ سَيَنُمُّ عَلَيْكَ؛ كسى كه نزد تو سخن چينى كند، بر ضد تو نيز سخن چينى خواهد كرد». [1]

آخرين سخن در اين زمينه اين است كه غالب مفاسد اخلاقى در صفات رذيله از ضعف ايمان ناشى مى‌شود هر قدر پايه‌هاى ايمان به روز جزا در دل محكم‌تر گردد، اين رذايل كم رنگتر و كم رنگتر خواهد شد.

موارد استثناء

حرام بودن سخن چينى به عنوان يك گناه كبيره و زشتى آن از نظر علم اخلاق يك اصل اساسى است كه بايد هميشه مورد توجه باشد، ولى به ندرت ممكن است اين حكم مانند ساير احكام شرع استثناءهايى داشته باشد كه در آن موارد نقل‌كردن حرف اين براى آن يا بالعكس نه تنها جايز باشد، بلكه گاه واجب باشد، از جمله اين موارد جايى كه احساس كنيم فرد يا گروهى قصد كشتن يا ضربه زدن به فردى را دارد و مسأله جدى است، سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل كنيم تا در محافظت خويشتن بكوشد يا از منطقه خطر دور شود، نظير آنچه در مورد موسى عليه السلام واقع شد كه پس از داستان كشتن قبطى متجاوز كسى نزد موسى عليه السلام آمد و گفت: «انَّ الْمَلَأَ يَأتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرجْ انّى‌ لَكَ مِنَ النَّاصِحينَ؛ اين جمعيت براى كشتن تو به مشورت نشسته‌اند فوراً از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم». [2]

گاه مى‌شود به وسيله سخن چينى راست يا دروغ ميان صفوف دشمن اختلاف افكند، اين نيز از موارد جواز يا وجوب آن است نظير آنچه درباره نعيم بن مسعود و جنگ احزاب نقل شده كه در ميان دو گروهى از دشمنان اسلام اختلاف افكند و آنها را نسبت به يكديگر بدبين و در امر جنگ سست نمود. [3]

ولى اين گونه استثنائات نادر هرگز نبايد بهانه‌اى براى آلوده شدن به اين گناه يا


[1]. بحارالانوار، جلد 75، صفحه 230.

[2]. قصص، آيه 20.

[3]. شرح اين داستان را در تفسير نمونه جلد 17، صفحه 259، ذيل آيه 25 سوره احزاب بخوانيد.

نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست