است، هر چند
بازده ضعيف داشته باشد و هرگز به كارهايى كه سروصدا و آوازهاى ندارد تمايل نشان
نمىدهند هر چند فايده آن براى جامعه فوقالعاده زياد باشد.
جاهطلبان
توقع و انتظار دارند دائما مدح آنها شود، كمترين نقد و نكوهش از آنها به عمل
نيايد، انتظار دارند در مجالس همه آنها را احترام كنند و كسى بالاتر از آنها
ننشيند، در اثناء سخنان آنها سخن نگويد و به اصطلاح سخن آخر، سخن آنها باشد.
افرادى كه
آنها را تكريم و تعظيم مىكنند در نظر آنها افراد با معرفتى هستند و افرادى كه
نسبت به آنها اعتنايى ندارند، افرادى بى معرفت و نمك نشناسند؛ به همين دليل اين
افراد غالباً مورد تنفّرند و اگر نيازمندانى به آنها مراجعه كنند از روى اجبار و
ناچارى است.
اين افراد
بسيار زود شناخته مىشوند حتى در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است:
«انَّ شِرارَكُمْ مَنْ احَبَّ انْ يُوَطَّأَ عَقِبَهُ؛ كسانى كه
دوست دارند مردم پشت سر آنها بيفتند بدترين شما هستند».[1]
در حديث ديگر
از رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «مَنْ
احَبَّ انْ يُمَثَّلَ لَه الرِّجالَ فَلْيُتَبَؤ مَقْعَدُهُ مِنَ النَّارِ؛
كسى كه دوست دارد مردم دست به سينه در مقابل او بايستند خود را مهياى آتش دوزخ
كند!»[2]
ديگر از
نشانههاى آنها اين است كه آنها در دنيائى از وهم و خيال به سر مىبرند و آنچه را
در واقعيت عينى از مقام و منزلت به دست نمىآورند، در عالم اوهام و خيالات براى
خود فراهم مىسازند.
***
اسباب و انگيزههاى حبّ جاه
مرحوم «فيض
كاشانى» در بحث «حبّ جاه» سخن جالبى دارد، مىگويد: «تعلّق خاطر مردم به جاه و
مقام، و يا به تعبير ديگر مالكيت قلوب و دلها بيش از تعلّق