responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 167

بد اخلاق‌ترين مردم اگر به دستورهاى بالا عمل كنند و تصميم و اراده قوى براى اصلاح خويشتن داشته باشند، به يقين نتيجه خواهند گرفت.

مزاح و شوخى‌

در روايات اسلامى و همچنين كلمات بزرگان اخلاق، بحث‌هاى گسترده‌اى در زمينه مزاح و شوخى آمده است كه جمع بندى همه آنها انسان را به اينجا مى‌رساند كه‌ «مزاح» اگر در حد اعتدال باشد و آلوده به گناهى نشود، نه تنها چيز بدى نيست بلكه مى‌توان آن را بخشى از مسأله حسن خلق و گشاده رويى و اخلاق فاضله محسوب داشت، و بى‌شك اگر به افراط كشيده شود، يا با گناه آلوده گردد مبدل به يكى از رذايل اخلاقى مى‌شود. و گاه ممكن است خطرات آن از خطرات سخنان جدى بيشتر باشد، چرا كه در مزاح نوعى آزادى وجود دارد كه در سخنان جدى نيست.

از سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام و بزرگان دين نيز استفاده مى‌شود كه آنها عملًا مزاح را به صورت معتدل در زندگى خود داشتند.

با اين اشاره به سراغ بخشى از رواياتى كه مزاح را نيكو شمرده و سپس به سراغ رواياتى كه از آن مذمت كرده است مى‌رويم تا طريق جمع ميان اين دو گروه از فحواى روايات روشن شود.

1- در حديثى از حضرت على عليه السلام مى‌خوانيم كه درباره پيامبر صلى الله عليه و آله چنين مى‌فرمود: «كانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله لَيَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ اصْحابِهِ اذا رَآهُ مَغْمُوماً بِالْمُداعَبَةِ؛ رسول خدا هرگاه يكى از ياران خود را اندوهگين مى‌ديد او را با شوخى و مزاح خوشحال مى‌كرد». [1]

آرى آن حضرت از مزاح براى يك هدف انسانى مطلوب بهره مى‌گرفت، و دل‌هاى غمگين را پر از سرور مى‌كرد.

در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه به يكى از ياران خود فرمود:


[1]. مستدرك الوسائل، جلد 8، صفحه 408.

نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست