نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 131
1- در آنجايى
كه غيبت شونده، شخص يا اشخاص محدود و معدودى باشند كه مخاطبين، آنها را
نمىشناسند، مثل اين كه بگويد در فلان شهر يا فلان آبادى يك يا چند نفر را ديدند
كه مشغول نوشيدن شراب يا اعمال زشت ديگرى بودند، بىشك احكام غيبت در اينجا جارى
نيست، چرا كه با اين سخن مطلب پنهانى آشكار نمىشود.
2- آن كه به
صورت شبهه محصوره مطلب را بيان كند (به اصطلاح شبهه قليل فى القليل يا كثير فى
الكثير باشد) مثلًا بگويد يكى از آن چهار نفر را ديدم مشغول شرب خمر بود (و نام آن
چهار نفر را ببرد يا بگويد يكى از پسران زيد را ديدم كه فلان كار خلاف را انجام
مىداد، يا اين كه بگويد گروه كثيرى از اهالى فلان آبادى يا فلان شهر مرتكب اين
عمل مىشوند به گونهاى كه انگشت اتهام به سوى همه آنها نشانه رود.
ظاهر اين است
كه ادلّه غيبت چنين موردى را شامل مىشود، و به فرض كه نام آن را غيبت نگذاريم چون
كشف سرّ ناقصى شده، حرام بودن آن از جهت هتك احترام مؤمن و قرار دادن او در معرض
اتهام ثابت است.
3- به تمام
اهل يك شهر يا آبادى چيزى را نسبت دهد، بىشك در اينجا نيز احكام غيبت و يا لااقل
هتك احترام مؤمنين جارى مىشود، خواه منظورش تمام اهل شهر بدون استثناء باشد يا
اكثريت آنها.
بنابراين،
آنچه معمول است كه اهالى بعضى از بلاد يا آبادىها را با اوصاف زشتى ياد مىكنند،
از نظر اسلام جايز نيست، مگر اين كه قرينه باشد كه منظورش افراد كمى از آنها است،
و به اصطلاح شبهه قليل فى الكثير يا شبهه غير محصوره شود. و يا اين كه وجود آن
اوصاف را همه بدانند، و در عين حال قصد هتك و مذمت نيز نداشته باشد.
3- دفاع در
برابر غيبت
آيا در برابر
غيبت كننده بايد به دفاع از فرد با ايمانى كه غيبت او شده است
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 131