4- در حديث
ديگرى از امام باقر عليه السلام مىخوانيم: «مَا
دَخَلَ قَلْبَ امْرِءٍ شَىْءٌ مِنَ الْكِبْرِ الّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلُ
مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِكَ! قَلَّ ذَلِكَ اوْ كَثُرَ؛ در قلب هيچ
انسانى چيزى از كبر وارد نمىشود مگر اينكه به همان اندازه از عقلش كاسته خواهد
شد، كم باشد يا زياد»! [1]
5- در اصول
كافى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «اصُولُ
الْكُفْرِ ثَلَاثَةٌ، الْحِرْصُ وَ الْاسْتِكْبَارُ وَ الْحَسَدُ، فَامَّا
الْحِرْصُ فَانَّ آدَمَ حِينَ نُهِىَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى
انْ اكَلَ مِنْهَا، وَامَّا الْاسْتِكْبَارُ فَابْلِيسُ حَيْثُ امِرَ بِالسُّجُودِ
لِآدَمَ فَابَى، وَامَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ، حَيْثُ قَتَلَ احَدُهُمَا
صَاحِبَهُ؛ ريشههاى كفر (منظور از كفر در اينجا عصيان و نافرمانى خدا به معنى
اعم است) سه چيز مىباشد: حرص، و تكبّر و حسد.
امّا «حرص»
به خاطر آن است كه هنگامى كه آدم از خوردن شجره ممنوعه نهى شد، حرص او را وادار
كرد كه از آن بخورد و امّا استكبار، نمونه آن ابليس بود كه مأمور به سجده براى آدم
شد، ولى او سرپيچى كرد، امّا حسد، در مورد فرزند آدم ظاهر گشت و سبب شد كه يكى
ديگرى را به قتل برساند». [2]
بنابراين
نخستين گناهان در روى زمين از اين سه نشأت گرفت.
6- در حديث
ديگرى از امام باقر و امام صادق عليهما السلام چنين آمده است:
«لَايَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ فِى قَلْبِهِ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ
كِبْرٍ؛ كسى كه در قلبش به اندازه سنگينى دانه خردلى از كبر باشد هرگز داخل
بهشت نخواهد شد»! [3]
7- در حديث
ديگرى از اميرمؤمنان على عليه السلام مىخوانيم: «اقْبَحُ
الْخُلْقِ التَّكَبُّرُ؛ زشتترين اخلاق (بد) تكبّر است»!
[4]
***
با اينكه احاديث در كتب اسلامى در اين زمينه
بسيار فراوان است، ولى همين چند حديث كه ذكر شد به قدر كافى گوياست و زشتى
فوقالعاده اين صفت رذيله را روشن مىسازد.
در اين
احاديث كبر سرچشمه گناهان ديگر و نقصان عقل و بر باد رفتن سرمايههاى سعادت و
زشتترين رذايل اخلاقى و سبب محروم شدن از ورود در بهشت شمرده شده