نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 220
نيست، زيرا بر علما و دانشمندان هر امّت لازم است به تحقيق و بررسى مسائل
بپردازند و با داشتن سرمايههاى علمى در برابر تقليد كوركورانه تسليم نشوند، به
همين دليل در فقه اسلامى آمده است كه تقليد كردن بر مجتهد حرام است، و يكى از
تعبيرهاى معروفى كه در اجازههاى اجتهاد نوشته مىشود «يحرم عليه التقليد» مىباشد، مگر
اينكه رشته تخصّصى آن دو عالم از هم جدا باشد (مانند طبيب متخصّص قلب كه مثلًا در
بيمارى چشم خود به متخصّصان چشمپزشكى مراجعه مىكنند) و يا متخصّصى كه به استاد
خود رجوع مىكند كه در واقع هر دو از قبيل قسم چهارم است كه به آن اشاره خواهد شد.
نوع چهارم «تقليد جاهل از عالم» در آنچه مربوط به علم اوست، و به تعبير ديگر مراجعه غير متخصّصين به متخصّصين
هر فن، و باز به تعبير ديگر آنچه را انسان نمىداند از كسانى كه آگاه و اهل خبره
آنند فراگيرد و به آن عمل كند (درست مانند مراجعه بيماران به اطبّاء در بيمارىهاى
مختلف) اين مسئله پايه زندگى فردى و اجتماعى انسان را تشكيل مىدهد.
توضيح اينكه: علوم و فنون و دانشها به حدّى وسيع و گسترده
است كه يك انسان هرگز نمىتواند در همه آنها صاحب نظر و اهل اطّلاع باشد، از قديم
الايّام چنين بوده و در عصر ما كه علوم به شاخههاى بسيار متعدّد و پيشرفتهاى
تقسيم شده اين مسئله ظاهرتر و آشكارتر است تا آنجا كه حتّى يك انسان نمىتواند
مثلًا در تمام رشتههاى پزشكى يا راه و ساختمان صاحب نظر باشد، تا چه رسد به
رشتههاى ديگر.
با اين حال چارهاى جز اين نيست كه افراد ناآگاه به آگاهان هر رشته مراجعه
كنند، اين يك اصل مسلّم است كه از سوى تمام عقلاى جهان به رسميّت شناخته شده است و
رها كردن آن سبب از هم پاشيدگى تمام پيوندهاى اجتماعى مىشود.
در مسائل معنوى و اخلاقى و علوم دينى نيز همين گونه است، هرگز نمىتوان انتظار
داشت كه همه مردم در همه رشتههاى علوم اسلامى صاحب نظر باشند، بعضى از اين
رشتهها به اندازهاى وسيع و گسترده است كه بعد از پنجاه سال نيز احتياج به بحث و
بررسى بيشتر دارد (مانند علم فقه).
طبيعى است كه در اين گونه علوم نيز افراد غير وارد به آگاهان اين علوم مراجعه
كنند.
ولى البتّه در مورد اصول دين كه پايههاى اصلى دين را تشكيل مىدهد و هر كس
به
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 220