نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 168
بازمىدارد و به او اجازه نمىدهد خود و ديگران را آنچنان كه هست و هستند
بشناسد و حوادث اجتماعى را درست ارزيابى كرده در برابر آنها موضع صحيح بگيرد.
در بحثهاى سابق در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام خوانديم: «مستى غرور از مستى شراب هم سختتر است!» اين مستى همان حجاب غرور است.
2- غرور مايه شكست در زندگى و سبب عقب افتادگى است، يك لشكر مغرور به سادگى
جنگ را مىبازد، يك سياستمدار مغرور به آسانى زمين مىخورد، يك محصّل مغرور در
امتحانات رفوزه مىشود، يك ورزشكار مغرور بازى را به حريف مىبازد و بالاخره يك
مسلمان مغرور خود را گرفتار قهر و غضب الهى مىسازد.
تعبير به «قاتلات الغرور» در روايات اسلامى ممكن است اشاره به همين معنى باشد.
3- غرور تكامل انسان را متوقّف مىسازد، بلكه مايه انحطاط و عقبگرد او
مىشود؛ زيرا هنگامى كه انسان مغرور مىشود نقايص خود را نمىبيند و كسى كه احساس
نقصان نكند به دنبال كمال نمىرود.
آنچه در حديث اميرمؤمنان در گذشته خوانديم كه مىفرمود: «كسى كه جاهل باشد مغرور مىشود و امروز او از ديروزش بدتر است» اشاره به همين نكته مهم است.
4- غرور سبب فساد و تباهى عمل مىشود، زيرا در انجام آن دقّتى به خرج نمىدهد
و همين امر كار او را خراب مىكند، يك جرّاح مغرور ممكن است بيمار خود را در كام
مرگ فروبرد و يا حدّاقل ناقص سازد، يك راننده مغرور گرفتار تصادفهاى زيانبار
مىشود، همچنين يك مؤمن مغرور گرفتار ريا و عجب و ساير امورى كه عمل را فاسد
مىكند مىشود؛ در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام مىخوانيم: «غَرُورُ الْامَلِ يُفْسِدُ الْعَمَلَ؛ غرور ناشى از آرزوها، سبب فساد عمل مىشود». [1]
5- غرور مانع از عاقبت انديشى است، چنانكه در حديثى از اميرمؤمنان آمده است:
«لَمْ يُفَكِّرْ فِى عَوَاقِبِ
الْامُورِ مَنْ وَثِقَ بِزُورِ الْغُرُورِ؛ كسى كه
اعتماد بر غرور و باطل كند از تفكّر در عاقبت كارها باز مىماند». [2]
6- غرور غالباً سبب ندامت و پشيمانى مىشود، چرا كه انسان نمىتواند ارزيابى