نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 361
از آنچه در بالا آمد بخوبى مىتوان نتيجه گرفت كه ذكر اللَّه واقعى ذكرى است
كه در اعماق وجود انسان اثر بگذارد، و در جهت گيريهاى فكرى و عملى او تأثير كند، و
روح و جان انسان را پرورش دهد و به راه خدا دعوت كند.
آن كس كه ذكر خدا مىگويد و راه شيطان را مىپويد، در واقع ذاكر صادق و خالص
نيست؛ به همين دليل، در حديثى از امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام مىخوانيم
كه فرمود:
كسى كه ذكرخدا بگويد و بهسوى لقاىاو سبقت نجويد (و اعمالنيكى براى رستاخيز
فراهمنسازد) خود را بهسخريّهگرفتهاست!» [1]
2- مراتب ذكر
بزرگان اخلاق براى ذكر، مراتب و مراحلى ذكر كردهاند:
نخستين مرحله: ذكر لفظى است كه انسان نام خدا و اوصاف جلال و جمال او و اسماء
حُسنايش را بر زبان جارى كند، بى آن كه توجّهى به مفاهيم و محتواى آن داشته باشد؛
مانند بسيارى از نمازگزاران كه بىتوجّه به معانى نماز، الفاظى را بر زبان جارى
مىسازند.
درست است كه اين گونه ذكر، بىاثر نيست، چرا كه اوّلًا مقدّمهاى است براى
رسيدن به مراحل بالاتر و ثانياً هميشه با يك مفهوم و توجّه اجمالى آميخته است،
زيرا شخص نمازگزار اجمالًا مىداند رو به خدا ايستاده و براى خدا نماز مىخواند،
هرچند مفاهيم آن را به تفصيل نداند؛ ولى به يقين اين ذكر كم ارزش است، و تأثير
چندانى در تربيت نفوس و تهذيب اخلاق ندارد.
مرحله دوم: ذكر معنوى است، و آن اين است كه انسان در حالى كه مشغول ذكر لفظى
است به معانى آن نيز توجّه كند؛ بديهى است كه توجّه به معانى و مفاهيم اذكار بويژه
اگر متوجّه تفاوت اين مفاهيم و خصوصيّت هر يك از آنها باشد، عمق بيشترى به ذكر
مىبخشد و آثار فزونترى در تربيت انسان دارد؛ و انسان با تداوم چنين ذكرى آثار آن
را در خود احساس مىكند.