امّا هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت، اين
سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده و آنجا كافران زيانكار شدند.» [2]
و به همين دليل، در مورد حدود اسلامى هنگامى كه شخص مجرم بعد از دستگير شدن و
گرفتارى در چنگال عدالت و كيفر و مجازات، توبه كند، توبهاش پذيرفته نيست؛ چرا كه
اين گونه توبهها معمولًا جنبه اضطرارى دارد، و هيچ گونه دلالتى بر تغيير موضع
مجرم ندارد.
بنابراين توبه تنها در يك مورد پذيرفته نيست و آن جائى است كه مسأله از شكل
اختيارى بودن بيرون رود و شكل اضطرارى و اجبارى بخود بگيرد.
بعضى چنين پنداشتهاند كه توبه در سه مورد ديگر نيز پذيرفته نيست:
اوّل در مورد شرك و بت پرستى زيرا قرآن مجيد مىفرمايد:
خداوند (هرگز) شرك را نمىبخشد و پايينتر از آن را براى هر كس بخواهد و
شايسته بداند مىبخشد!» [3]
ولى اين سخن صحيح نيست؛ زيرا در اين آيه گفتگو از توبه نيست، بلكه سخن از «عفو
بدون توبه» است، به يقين تمام كسانى كه در آغاز اسلام از شرك توبه كردند و مسلمان
شدند توبه آنها پذيرفته شد، و همچنين تمام مشركانى كه امروز نيز توبه كنند و رو به
اسلام آورند به اتّفاق همه علماى اسلام توبه آنها پذيرفته مىشود، ولى اگر مشرك
توبه نكند و با حال شرك از دنيا برود مشمول غفران و عفو الهى نخواهد شد، در حالى
كه