اين بحث از
مهمترين مباحث قرآنى است، و از يك نظر مهمترين هدف انبياى الهى را تشكيل مىدهد،
زيرا بدون اخلاق نه دين براى مردم مفهومى دارد، و نه دنياى آنها سامان مىيابد؛
همان گونه كه گفتهاند:
اقوام
روزگار به اخلاق زندهاند
قومى كه گشت فاقد اخلاق مردنى است!
اصولًا زمانى
انسان شايسته نام انسان است كه داراى اخلاق انسانى باشد و در غير اين صورت حيوان
خطرناكى است كه با استفاده از هوش سرشار انسانى همه چيز را ويران مىكند، و به آتش
مىكشد؛ براى رسيدن به منافع نامشروع مادّى جنگ به پا مىكند، و براى فروش جنگ
افزارهاى ويرانگر تخم تفرقه و نفاق مىپاشد، و بىگناهان را به خاك و خون مىكشد!
آرى! او ممكن
است به ظاهر متمدّن باشد ولى در اين حال حيوان خوش علفى است، كه نه حلال را
مىشناسد و نه حرام را! نه فرقى ميان ظلم و عدالت قائل است و نه تفاوتى در ميان
ظالم و مظلوم!
با اين اشاره
به سراغ قرآن مىرويم و اين حقيقت را از زبان قرآن مىشنويم؛ در آيات زير دقّت
كنيد: