نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 138
مرحوم علّامه طباطبايى در اين زمينه مىگويد: كه حتّى به ظاهر شدن خارق عادت و
اطّلاع بر علوم پنهانى و اسرار نهان انسان، و عبور بر آب و آتش، و اطّلاع بر مسائل
مربوط به آينده و مانند آن نمىتوان اطمينان كرد كه صاحب چنين اعمالى مقام
پيشرفتهاى در سلوك راه حق دارد؛ زيرا، اينها همه در مرتبه مكاشفه روحيّه حاصل
مىشود، و از آنجا تا سرحدّ وصول و كمال، راه بسيار است.
بيستودوم، «ورد» است، و آنعبارت استاز ذكرهاىزبانى
كهراه را بهروىسالك مىگشايد و او را براى گذشتن از گردنههاى صعبالعبور مسير
الىاللَّه يارى مىدهد.
بيست و سوم، نفى خواطرات است، و آن عبارت است از تسخير قلب
خويشتن و حكومت بر آن، و تمركز فكر به گونهاى كه هيچ تصوّر و خاطرهاى بر او وارد
نشود مگر به اختيار و اذن آن؛ و به تعبير ديگر، افكار پراكنده بىاختيار فكر او را
به خود مشغول ندارد، و اين يكى از كارهاى مشكل است.
بيست و چهارم، فكر است، و منظور از آن، آن است كه سالك با
انديشه عميق و فكر صحيح در آگاهى و معرفت بكوشد، و تمام تفكّر او مربوط به صفات و
اسماء الهى و تجلّيات و افعال او بوده باشد.
بيست و پنجم، ذكر است، و منظور از آن، توجّه قلبى است به
ذات پاك پروردگار؛ نه ذكر با زبان كه به آن ورد گفته مىشود؛ و به تعبير ديگر،
منظور اين است كه تمام نظر خويش را به جمال پروردگار متوجّه سازد و از غير او چشم
بپوشد.
اين بود خلاصه آنچه از سير و سلوك منسوب به علّامه بحرالعلوم استفاده مىشود
كه علّامه طباطبائى نيز همين روش را با مختصر تفاوتى- مطابق آنچه در رساله
«لبّاللّباب»- آمده دنبال كرده است.
***
2- روش مرحوم ملكى تبريزى:
ايشان (مرحوم حاج ميرزا جواد آقا تبريزى) كه يكى از اساتيد معروف سير و سلوك
محسوب مىشود، در رساله «لقاءاللّه» راهى را پيموده است كه در جهاتى با آنچه در
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 138