نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 103
براى آن وجود ندارد؛ مثلًا، قوّه عقليّه هر چه بيشتر باشد بهتر است، و افراطى
براى آن تصوّر نمىشود؛ و اين كه «جربزه» را افراط در قوّه عقليّه گرفتهاند صحيح نيست، زيرا
«جربزه» از كثرت فهم و هوش ناشى نمىشود، بلكه نوعى كجروى و انحراف و اشتباه در
مسائل به خاطر عجله در قضاوت يا مانند آن است.
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از نظر قدرت عقل و فكر به قدرى بالا بود كه
از ايشان تعبير به عقل كل مىشود، آيا اين بر خلاف فضيلت است!
درست است كه عقل و هوش فراوان گاه سبب درد و رنجهايى مىشود كه افراد بى خبر و
غافل و ناآگاه از آن آسودهاند ولى به هر حال جزء فضائل محسوب مىشود.
همچنين «عدالت» را جزء فضائل اخلاقى شمردند و افراط و تفريط آن را «ظلم» و
انظلام (پذيرش ظلم) مىدانند در حالى كه قبول ظلم و تن در دادن به آن هرگز افراط
در عدالت نيست، و از مقوله ديگرى محسوب مىشود.
بنابراين، مسأله حدّ وسط بودن صفات فضيلت در برابر افراط و تفريطهاى صفات
رذيلت گرچه در غالب موارد قابل قبول است، امّا هرگز نمىتوان آن را يك حكم عام
شمرد، و آن را به عنوان يك اصل اساسى در بحثهاى اخلاقى پذيرفت.
نتيجه: اصول چهارگانهاى كه قدماء براى اخلاق شمردهاند و در واقع تكميلى است
بر آنچه فلاسفه يونان قديم داشتهاند، نمىتواند به عنوان يك الگوى جامع براى
تقسيم صفات اخلاقى شمرده شود، هر چند نسبت به بسيارى از مسائل اخلاقى صادق است.
***
بازگشت به اصول اخلاقى در قرآن
اكنون به بررسى اصول اخلاقى در قرآن باز مىگرديم. مىدانيم قرآن مجيد به صورت
يك كتاب كلاسيك تنظيم نشده كه فصول و ابواب و مباحثى به شكل اين گونه كتابها داشته
باشد، بلكه مجموعهاى از وحى آسمانى است كه به تدريج و بر حسب نيازها و ضرورتها
نازل شده است، ولى مىتوان آن را با استفاده از روش تفسير موضوعى در چنين قالبهايى
ريخت.
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 103