سؤال 310- اگر ميّت زن است مستحب است به اميد اين كه
مطلوب پروردگار باشد كسى كه با او محرم است او را در قبر بگذارد، و اگر محرم نباشد
خويشانش او را در قبر بگذارند.
نبش قبر
مسأله 311- نبش قبر مسلمان، يعنى شكافتن قبر او، حرام
است؛ هر چند طفل يا ديوانه باشد. و منظور از نبش قبر آن است كه آن را طورى بشكافند
كه آثار بدن ميّت ظاهر شود؛ بنابراين اگر بدن ظاهر نشود اشكال ندارد، مگر اين كه
موجب هتك و بىاحترامى باشد؛ ولى نبش قبر در چند مورد حرام نيست، يكى از موارد آن،
نبش قبر براى انجام يك مطلب شرعى كه اهميّت آن از شكافتن قبر بيشتر است، مثل اين
كه بخواهند بچّه زندهاى را از شكم زن حامله (كه دفن شده است) بيرون آورند (البتّه
روشن است كه بچّه، مدّت كمى بعد از مادر ممكن است زنده بماند).
سؤال 312- خواهرم فوت كرده و به جز من، كه يك زن تنها و
از كار افتاده هستم، كسى ندارد. به من وصيّت كرده كه بدنش را به كربلاى معلّى
انتقال دهم و در آن سرزمين پاك و معطّر از عطر شهداى كربلا دفن كنم، اكنون راه
كربلا بسته است و مدّتى است كه بدن او را بدون دفن كردن در محلّى به امانت
گذاشتهام، آيا تأخير در دفن بخاطر انجام وصيّتش جايز است؟ آيا انتقال آن جسد از
محلّى كه به امانت گذاشتهام نبش قبر محسوب نمىشود؟
جواب: احتياط آن است كه هر چه زودتر بدن او را دفن
كنيد.
سؤال 313- دختر پانزده سالهاى در حادثه تصادف ماشينى از
دنيا رفته، و او را به خاك سپردهاند. اكنون مدّتى است كه خويشاوندان و آشنايان
وى، مخصوصاً خواهر بزرگترش، مرتّباً او را در خواب مىبينند كه اصرار مىكند
بيايند او را ببرند؛ چون او زنده است. و آن قدر اين خوابها تكرار شده كه وضع روحى
خانواده آن مرحومه را به مخاطره افكنده، و سلامتى آنها را مختل كرده است؛ آيا نبش
قبر در اين مورد جايز است؟