شوهر دوم عدّه طلاق نگه دارد، و بعد از آن براى شوهر اوّل چهار ماه و ده روز
عدّه وفات نگه دارد، و اگر باردار نيست براى شوهر اوّل عدّه وفات نگه دارد، و بعد
براى شوهر دوم عدّه طلاق.
مسأله 847- ابتداى عدّه وفات، در صورتى كه شوهر غايب باشد
و فوت كند، از موقعى است كه زن از مرگ شوهر با خبر مىشود.
مسأله 848- هرگاه زن بگويد: «عدّه من تمام شده است». از
او قبول مىشود، به شرط آن كه مورد اتّهام نباشد، بلكه احتياط واجب آن است كه مورد
وثوق باشد.
سؤال 849- آيا زنى كه از شوهر خود طلاق خلع گرفته، و
شوهرش قبل از پايان يافتن عدّه طلاق از دنيا رفته، عدّه وفات نيز دارد؟
جواب: در اين گونه موارد كه طلاق، طلاق بائن است،
عدّه وفات ندارد؛ هر چند احتياط بهتر است.
سؤال 850- شخصى زنى را در عدّه وفات عقد نموده، و پس از
پايان عدّه عروسى مىكنند، در حالى كه زوجين جاهل به حرمتِ ازدواجِ در عدّه
بودهاند، لطفاً بفرمائيد:
الف) آيا حرمت ابدى براى آنها ثابت است، يا فقط عقد باطل مىباشد؟
ب) در صورتى كه حرمت ابدى نباشد و بخواهند عقد جديد بخوانند، آيا براى همسر
دوم عدّه لازم است؟
ج) آيا بايد عدّه وفات را براى همسر اوّل به انجام برساند؟
جواب: عقد ازدواج باطل است، ولى حرمت ابدى نمىآورد،
و آن مرد مىتواند مجدّداً با آن زن صيغه عقد را جارى كند، ولى اگر زن بخواهد با
شخص سومى ازدواج كند، بايد عدّه وطى به شبهه تمام شود.
سؤال 851- مردى زوجهاش را طلاق مىدهد، و پيش از تمام
شدن مدّت عدّه، فوت مىكند. آيا زوجه بايد عدّه وفات نگه دارد، يا همان عدّه طلاق
را تمام كند؟ آيا در اين مسأله فرقى ميان طلاق رجعى و بائن، يا طلاق حامله و غير
حامله وجود دارد؟
جواب: اگر عدّه رجعى بوده، نگه داشتن عدّه وفات لازم
است. ولى در عدّه بائن، تكميل همان عدّه كافى است.