نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 262
بى فايده، هزاران حيوان و گياه ناقص و درهم و برهم پيدا شده و چون به طور
كامل، شرايط بقا در آنها آماده نبوده، به تدريج از بين رفته، قسمتهاى موزون آنها
باقى مانده و صورت فعلى را به خود گرفته است.
گويا «ديدرو» فيلسوف قرن هيجدهم ميلادى (1713- 1748) طرفدار اين نظريه بوده است،
آنجا كه مىگويد:
«موجودات كنونى را مىنگريم و آنها را كامل مىيابيم و غافليم كه چه قدر نواقص
در طبيعت پيدا شده تا وجود، به اين درجه از حيات رسيده است».
در هر حال، امروزه گروهى از مادّىها فريفته اين اشكال شده و به آن تكيه
كردهاند و در واقع اين اشكال، توسعه يافته نظريّه انتخاب طبيعى داروين است، زيرا
او اين مطلب را تنها در عالم جانداران معتقد بود، ولى طرفداران اين نظريّه، آن را
به همه چيز و همه موجودات تعميم دادهاند و بعيد هم نيست كه داروين، ريشه عقيده
خود را از اين نظريّه گرفته باشد.
پاسخ: در اينجا نيز براى روشن شدن مطلب، ذكر چند
نكته لازم است:
1. حساب احتمالات، با اين استدلال سازگار نيست
اگر نظرتان باشد ما برهان نظم را در يك قالب روشن رياضى ريخته و ثابت كرديم كه
محال است نظم فعلى، معلول تصادف باشد و اين ايراد (تكامل تدريجى) نمىتواند در
مقابل آن استدلال، مقاومت كند.
در گذشته گفتيم هر سازمانى كه به وجود مىآيد، بايد احتمالات پيدايش آن را
حساب كرد، آنگاه ديد كه احتمال وجود نظم در آن نسبت به احتمالات ديگر چگونه است،
به عنوان مثال اگر چشمانمان را ببنديم و قلمى را روى كاغذى به گردش درآوريم،
احتمال مىرود خطى به صورت (1) كشيده شود و يا به صورت خط منحنى، تازه آن هم به
اشكال مختلف؛ خلاصه هزاران احتمال براى پيدايش
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 262