نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 216
آنگاه به اين جهان پهناور نظر كرده و ديده كه در هر گوشهاى از آن رمزى و سرّى
نهفته است و همه، تحت برنامه و نظم معيّنى به سوى هدف و مقصد معيّنى سير مىكنند،
يا حدّاقل در اطراف معمّاى شگفتانگيز هستى خود (قلب، چشم، گوش و ...) نظر كرده و
خواه ناخواه همان قضاوتى را كه درباره ساختمان مسكونى خود نموده، درباره عالم،
موجودات و خودش هم كرده است و باور كردنى نيست كه بشر هر چه قدر هم كه سطح فكرش
پايين باشد، درباره يك بناى مختصر آن طور قضاوت كند، ولى در نظم عالم و جهان هستى،
متحيّر و سرگردان بماند. اين عقل هميشه همراه بشر بوده و منشأ خداپرستى و دين همين
بوده است!
بنابراين سرچشمه خداپرستى و دين، عقل و فكر بشر بوده است نه نادانى او! و هر
قدر هم كه عقل و فكر بشر كامل شده، خداشناسى هم به همان اندازه تكامل يافته است و
اگر در دورانهاى اوّليه، خدا را به شكل غير صحيحى مىشناخت، در دوران تكامل، به
شكل صحيحتر و كاملترى شناخته است.
به راستى عجيب است كه اين افراد، علّت واقعى و اساس پيدايش عقيده خداپرستى را
رها كرده و عكس آن را علّت قرار دادهاند.
3. پيشرفت خداشناسى همگام با علوم
درست به عكس آنچه كه مادّىها مىگويند، ايمان به خدا نتيجه مستقيم علم است و
با پيشرفت علوم، پايه خداشناسى محكمتر گشته و قدم به قدم با آن پيش مىرود، زيرا
هر قدر كه علم قدم فراتر نهد، پرده تازهاى از اسرار آفرينش و نظم جهان هستى
برداشته شده و ايمان ما را به نظام آن افزونتر مىكند و هر قدر كه نظم و دقّت
ساختمان اين كاخ با عظمت روشنتر شود، عظمت و قدرت سازنده آن هم، بيشتر آشكار
خواهد شد.
اگر هزار سال قبل مىخواستيم دليلى را براى شناسايى خداوند بياوريم،
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 216