نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 213
1. سوء نيّت يا كمى اطّلاع؟
در اوّلين استدلال نيز عدم توجّه مادّىها به اصول تعليمات مذهبى به طور كامل
منعكس است و ناچار بايد يكى از دو مورد زير را قبول كرد:
الف) به راستى آنها از وضع اديان و معتقدات
دينداران بىاطّلاع بودهاند.
ب) آگاهانه مطلب را وارونه جلوه دادهاند.
اگر احتمال اوّل درست باشد، بد و اگر دومى باشد، بدتر از آن است! كدام خداپرست
باسواد يا بى سواد است كه علل طبيعى را منكر باشد؟!
به يقين قبول علل طبيعى، موضوعى فطرى و ضرورى است، زيرا همه كس مىداند كه آتش
مىسوزاند، آب خاموش مىكند، بدون ابر باران نمىآيد، ابرها توسّط بادها حركت
مىكنند و ...!
به طور كلّى چرا مردم به دنبال كار، وسايل زندگى، تجارت، صنعت، طبيب، دارو و
... مىروند؟
به طور قطع خواهيد گفت: اعتقاد به علل طبيعى- كه موضوعى فطرى براى همه است-
آنها را به تكاپو و كوشش وا مىدارد؛ ما حتّى ديوانهها را مىبينيم كه در موقع
احساس گرما به سراغ آب و در موقع سرما به طرف آتش و آفتاب مىروند؛ براى رفع
گرسنگى نان مىخورند نه سنگ، براى رفع عطش از آب استفاده مىكنند، نه از چيز ديگر؛
پس بايد گفت كه آنها هم اين حقيقت را دريافتهاند و مىدانند كه هر چيزى علّت و
سبب خاصّى دارد. روى اين حساب آنها نيز به قانون عليّت معترفند!
از طرفى، در كتب آسمانى و سخنان پيشوايان دينى، اين موضوع (علل طبيعى موجودات)
يك اصل مسلّم شناخته شده، به خصوص قرآن مجيد در مورد وزش بادها، باريدن باران،
نموّ گياهان و پرورش انسان، سلسله حقايقى را به طور صريح و روشن بيان كرده كه همه
بر اساس قانون عليّت طبيعى است و عجيبتر اينكه از همين راه خداوند را به مردم
معرّفى كرده است. [1]
[1] « «اللَّه الّذَى يُرْسِلُ
الرّياحَ فَتثُيرُ سَحاباً فَيَبْسُطُهُ فِى السّماء كَيْفَ يَشاءُ وَ يَجْعَلُهُ
كِسَفاً فَتَرى الْوَدْق يَخْرُجُ مِنْ خِلالِه ...»؛ خداوند همان كسى است كه
بادها را مىفرستد تا ابرهايى را به حركت در آورند، سپس آنهارا در پهنه آسمان آن
گونه كه بخواهد مىگستراند و متراكم مىسازد؛ در اين هنگام دانههاى باران را
مىبينى كه از لابهلاى آن خارج مىشوند؛ ...». (سوره روم، آيه 48).
در اين آيه علّت حركت ابر را به سوى آسمان، وزش بادها و همچنين علّت طبيعى
آمدن باران را بر اساس نظم و هر دو را نشانه قدرت و شناسايى خدا مىداند.
« «... وَ تَرَى اْلَارْضَ هامِدَةً
فَاذا انْزَلْنا عَلَيْها الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ و انْبَتَتْ مِنْ كُلّ
زَوْجٍ بَهيج»؛ زمين را خشك و مرده مىبينى، امّا هنگامى كه آب باران بر آن فرو
مىفرستيم، به حركت در مىآيد و مىرويد و از هر نوع گياهان زيبا مىروياند».
(سوره حج، آيه 5).
اين آيه نيز تأثير باران و آب را در روييدن گياهان و تغيير زمين، بيان نموده و
آن را وسيله شناختن پروردگار قرار داده است.
و اگر خواسته باشيد به طور روشن اين حقيقت را از گفتار خداپرستان به دست آوريد
به كتب دينى و اخبارى كه قدرت و عظمت خدا را از طريق علل طبيعى بيان نمودهاند،
رجوع كنيد. از برخى جملات پيشوايان مذهبى آنچنان استفاده مىشود كه اراده خداوند
بر اين است كه هر پديده و موجودى را از طريق علل و اسباب ايجاد كند، مانند: روايت
مشهورى كه مىفرمايد:
«أبَى اللَّهُ أنْ يَجْرِى الأمور
إلّابِأسْبَابِها؛ خدا ابا دارد كه امرى را جارى كند، مگر از طريق اسباب آن».
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 213