نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 211
ايراد سوم: آيا با وجود علل طبيعى به خدا احتياج داريم؟
منشأ خداپرستى و دين چيست؟ عدّهاى از مادّىهاى اخير براى پيدايش عقايد
مذهبى- از جمله خداشناسى در بين بشر- اظهار نظرهايى كردهاند كه از حدود ادّعا
تجاوز نمىكند و روى اين حساب نبايد پاسخ داده شود، ولى ما فرض مىكنيم كه اين
آقايان براى ادّعاهاى خود دلايلى هم دارند. به همين جهت به پاسخ، آن مىپردازيم.
آنها مىگويند كه افكار مذهبى، مولود (نتيجه) بىاطّلاعى انسان از قوانين
طبيعى است!
«انگلس» كه از پايه گذاران كمونيسم
بين المللى بشمار مىرود، مىگويد:
«دين، ناشى از عقل قاصر و محدود بشرى است!»
مادّىها عقيده دارند كه انسان در دورانهاى اوّليه در زندگى خود به حوادثى از
قبيل: باد، باران، رعد، برق، طوفان، زلزله، آفات و بلاها برخورد كرده و چون از
توجيه و تفسير آنها به علل طبيعى عاجز بوده است، به ناچار براى پيدايش اين حوادث
به يك نيروى غيبى به نام «خدا» معتقد شده و او را منشأ تمام حوادث جهان دانسته
است. به عنوان مثال چون علّت اصلى آمدن باران، وزش باد، روييدن گياه و ... در نظرش
پنهان بوده، فكر مىكرده است كه علّت و سبب تمام اين موارد، خداوند است، غافل از
آنكه، باران، نتيجه تبخير آب درياها و روييدن گياه، معلول
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 211