نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 157
دِماغى است، بلكه منظور اين است كه حالات روحى، افكار، حافظه و ... از جهاتى
با مغز و قسمتهاى مختلف دِماغ، ارتباط دارد، نه اينكه روح، مولود وضع ميكانيكى
اعضا مغز بوده باشد. البتّه آنهايى كه به روح مجرّد معتقدند هيچگاه دخالت اين
اعضا را در فعّاليّتهاى روحى انكار نمىكنند، زيرا بديهى است كه با فقدان يا
اختلال يك قسمت از اعضاى مغز، قسمتى از اعمال مخصوص به آن متوقّف مىگردد.
در هر حال باز تأكيد مىكنيم كه آنچه بحثهاى مربوط به فيزيولوژى اعصاب و مغز
به ما مىآموزد اين است كه اعمال روحى، تنها از جهاتى به اين دستگاهها مربوط است
و اعمال مزبور فقط خواصّ فيزيكى و شيميايى مادّه مغز و سلسله اعصاب نيست، بلكه به
جاى ديگرى وابستگى دارد. به عقيده ما اعضا و نيروهاى مغزى، فقط وسيلهاى براى
فعّاليّتهاى روحى بوده و روح انسان به وسيله آنها هم در بدن و هم در محيط خارج از
بدن فعّاليّت مىكند. همچنين مغز و سلسله اعصاب، ابزار كار روح، محسوب مىشوند و
نقش آنها در اين فعّاليّتها قابل انكار نيست.
متأسّفانه مادّىها همين اشتباه را درباره علل طبيعى جهان و اعتقاد به خدا
مرتكب شده و گمان كردهاند كه اعتقاد به خدا در حكم انكار علل و عوامل طبيعى بوده
و با اثبات علل طبيعى، ديگر احتياجى به وجود آفريدگار نخواهند داشت!
اين اشكال هم مانند اشكال پيشين، ناشى از عدم تعمّق و ژرفنگرى در گفتار
دانشمندان الهى است. پاسخ اين اشكال و ايرادات ديگرِ مادّىها را در بخش سوم
خواهيد خواند.
نتيجه:
با مطالعه دستگاه عصبى و اين همه ريزهكارىها و نكات دقيقى كه در ساختمان
سلسله اعصاب و مراكز مختلف آنها وجود دارد و با در نظر گرفتن روابط آنها با
نام کتاب : آفريدگار جهان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 157