نام کتاب : پنجاه درس اصول عقايد براى جوانان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 80
بسيارى از
صفات ديگر به آن بازگشت مىكند، زيرا «عدالت» به معنى وسيع كلمه قرار دادن هر چيز
در جاى خويش است، در اين صورت حكيم و رزّاق و رحمان و رحيم و مانند آنها همه بر آن
منطبق مىگردد.
2- مسئله
معاد نيز متّكى به مسئله «عدل الهى» است، رسالت پيامبران، مسئوليّت امامان، نيز با
مسئله عدالت خدا ارتباط دارد.
3- در آغاز
اسلام اختلافى در مسئله عدالت پروردگار در گرفت:
گروهى از
مسلمانان اهل سنّت كه «اشاعره» ناميده مىشدند به كلّى منكر عدالت خداوند شدند و
گفتند در مورد خدا عدالت و ظلم مفهوم ندارد، تمام عالم هستى ملك اوست و به او
تعلّق دارد، و هر كار كند عين عدالت است، آنها حتّى معتقد به حسن و قبح عقلى
نبودند، مىگفتند عقل ما خوبى و بدى را به تنهايى نمىتواند درك كند، حتّى خوبىِ
نيكى كردن و بدىِ ظلم. (و از اين اشتباهات فراوان داشتند.)
گروه ديگرى
از اهل سنّت كه «معتزله» ناميده شدند و تمام جمعيّت «شيعه» معتقد به اصل عدالت در
مورد پروردگار بودند و مىگفتند او هرگز ظلم و ستم نمىكند.
براى جدا شدن
اين دو گروه از يكديگر، گروه دوم را «عدليه» ناميدند كه عدل را به عنوان علامت
مكتب خود جزءِ اصول مىشمردند و گروه اول «غير عدليه»، و شيعه جزءِ عدليه بود.
نام کتاب : پنجاه درس اصول عقايد براى جوانان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 80