نام کتاب : تبليغ بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 391
8/ 2 تأثير حُسن همنشينى
473. امام صادق عليه السلام به نقل از پدرانش: روزى امير مؤمنان با مردى ذمّى،[1] [به طور اتفاقى و ناشناس] همراه بود. آن مرد پرسيد: اى بنده خدا! مقصدت كجاست؟
امام عليه السلام فرمود: «مقصد من، كوفه است».
هنگامى كه [به دو راهى رسيدند و] مرد راهش را كج كرد، امير مؤمنان نيز همگام با او راهش را كج كرد. مرد گفت: مگر نگفتى كه به كوفه مىروى؟
امام به او فرمود: «چرا».
مرد گفت: تو كه راهت را رها كردهاى!
امام به او فرمود: «مىدانم!».
آن مرد گفت: تو با آن كه مىدانى، با من همراه شدهاى؟!
امير مؤمنان به او فرمود: «اين، از كمالِ همراهى است كه شخص به هنگام جدا شدن از همراه خود، چند قدمى او را بدرقه كند. پيامبر ما به ما چنين دستورى داده است».
مرد كافر به ايشان گفت: واقعا چنين گفته است؟
فرمود: «آرى».
مرد گفت: لا بد هر كس از ايشان تبعيت كرده، به خاطر همين اعمال بزرگوارانهاش بوده است. پس من تو را گواه مىگيرم كه بر دين تو هستم؛
و آن مرد كافر با امير مؤمنان بازگشت و هنگامى كه امام را شناخت، اسلام آورد.
[1] ذمّى به كافرى گفته مىشود كه در پناه دولت اسلامى زندگى مىكند.( م)
نام کتاب : تبليغ بر پايه قرآن، حديث و تاريخ نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 391