responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ماه خدا نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 2  صفحه : 685

ج ـ دعاهاى هشتاد ركعت ، تكميل صد ركعت [1]

607.سيّد ابن طاووس ـ در الإقبال ـ : روايت شده است كه اين صد ركعت ، در هر يك از شب هاى فرد [2] خوانده مى شود ، در هر ركعت: «حمد» يك بار و سوره «قل هو اللّه أحد» ده بار. اگر توان داشتى ، اين گونه عمل كن. و اى بنده ميراى فانى! تا آن جا كه توان دارى ، غنيمت شمار؛ چون زهر فنا ، از آن دم كه انسان به اين دنياى فانى گام مى نهد ، به اعضايش سرايت مى كند و سرانجامِ آن نيز هجوم مرگ است و پايان يافتن [ فرصت انجام دادن] كارهاى نيك و تبديل شدن تو به گورهاى كهنه و متروك. پس به سوى سعادت هاى هميشگى بشتاب. پس ، آن بيست ركعت و دعاهايش را كه گفته شد ، بخوان و تسبيح حضرت زهرا عليهاالسلامرا ميان هر دو ركعت از همه اين ركعت ها بخوان. سپس برخيز و هشتاد ركعتِ باقى مانده را بخوان. [ 21 و 22] دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «اى آن كه از آزمايش من ، نيكو به درآمده اى! اى آن كه گذشتت از من ، ديرين است! اى آن كه هيچ چيز ، از او بى نياز نيست! اى آن كه هيچ چيز ، چاره اى از او ندارد! اى آن كه بازگشت هر چيز ، به سوى اوست! اى آن كه سرانجام هر چيز ، به سوى اوست! خودت ـ اى سرورم ـ سرپرستى ام كن و كارم را به بندگان شرورت وا مگذار! تويى آفريننده و روزى دهنده من. اى سرپرست من! پس محرومم مكن». [ 23 و 24] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا از بهره مندترين بندگانت از آنچه در اين شب نازل كرده اى يا مى كنى ، قرار بده؛ از نورى كه با آن هدايت مى كنى ، يا رحمتى كه آن را مى گسترى ، و از روزى اى كه مى گسترانى و از رنج و اندوهى كه برطرف مى سازى و از بلايى كه برمى دارى و از بدى كه دفع مى كنى و از فتنه اى كه بر مى گردانى ، و براى من بنويس آنچه را براى دوستان شايسته ات نوشته اى؛ آنان كه شايسته پاداش از سوى تو شده اند و به خاطر خرسندى ات از آنان ، از عذاب تو آسوده خاطر گشته اند! اى بزرگوار ، اى بزرگوار ، اى بزرگوار! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و در فَرَج آنان بشتاب و گناهم را بيامرز و در كسبم بركت قرار بده و به آنچه روزى ام كرده اى قانعم ساز و مرا با آنچه از من دور ساخته اى، ميازماى!». [ 25 و 26] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! دستم را به سويَت گشوده ام و اشتياق فراوان من ، به چيزى است كه نزد توست. توبه ام را ـ سرورم ـ بپذير و بر ناتوانى ام ترحّم كن و مرا بيامرز و رحم كن و برايم بهره اى از هر چيز و راهى به سوى هر خير قرار بده! خداوندا! از كبر و جايگاه هاى خوارى در دنيا و آخرت ، به تو پناه مى برم. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و گناهان گذشته ام را بيامرز و در باقى مانده عمرم نگاهم دار ، و اسباب اطاعت خود را بر من وارد كن و مرا بر آنها به كار گير و اسباب نافرمانى خود را از من ببُر و ميان من و آنها فاصله بينداز ، و مرا ، خانواده ام را ، و فرزندانم و مالم را در آن سپرده هاى خويش قرار بده كه تباه نمى شود ، و مرا از آتش نگه دار ، و شرّ فاسقان جنّ و انس را از من دور گردان ، و نيز شرّ هر شرور را و شرّ هر يك از بندگان ضعيف يا نيرومندت را و شرّ هر جنبنده اى را كه اختيارش به دست توست! همانا تو بر هر چيز ، توانايى». [ 27 و 28] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! تو والا شأنى؛ شكوهمند و پرقدرت و با تدبيرى؛ بزرگ و توانا و چيره اى؛ رحمتت نزديك ، و وعده ات راست است؛ به عهدت وفا مى كنى؛ نزديك و اجابت كننده اى؛ شنواى دعايى؛ توبه پذيرى؛ حسابگر آنى كه آفريده اى؛ بر هر چيز بخواهى ، توانايى؛ هر كه را بجويى ، مى يابى؛ هر كه را آفريده اى ، روزى مى بخشى؛ اگر سپاست گويند ، پاداش مى دهى؛ اگر يادت كنند ، ياد مى كنى. خدايا! نيازمندانه از تو مى خواهم و فقيرانه به درگاهت مشتاقم و خائفانه به آستانت مى نالم و گرفتارانه به درگاهت مى گريم و ياورانه به تو اميد دارم و نالان از تو آمرزش مى خواهم و با اميد به پاداشت بر تو توكّل مى كنم و وسعت خواهانه از تو روزى مى طلبم. از تو ـ اى خدا ـ مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و گناهانم را بيامرزى و عملم را بپذيرى و بازگشتم را آسان سازى و دلم را بگشايى. خدايا! از تو مى خواهم كه گمانم را [ به رحمتت ، ]برآورى و از خطايم درگذرى و از گناهان نگاهم دارى. خدايا! ناتوان شده ام، نيرو ندارم؛ عاجز گشته ام ، توانى ندارم. خدايا! به درگاهت آمده ام ، در حالى كه بر خويش اسراف كرده ام ، به بدىِ كارم اعتراف دارم ، غفلتم را ياد نموده ام ، و از كارهايم بيمناكم. پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و از من راضى باش و همه نيازهاى دنيوى و اخروى مرا برآور ، اى مهربان ترينِ مهربانان!». [ 29 و 30] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! از تو مى خواهم عافيت از رنج و بلا و شماتت دشمنان را ، و عافيت از بدىِ تقدير (سرنوشت) و پستىِ بدبختى و زيان در زندگى را ، و اين كه مرا به بلايى دچار كنى كه مرا طاقت آن نيست ، يا طغيانگرى را بر من مسلّط كنى ، يا پرده اى از من بدرى ، يا عيبى را از من آشكار كنى و يا روز قيامت كه بيشترين نياز به عفو و گذشت تو دارم ، مرا قصاصگرانه حسابرسى كنى. از تو مى خواهم به ذات بزرگوارت و نام هاى كاملت ، كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و مرا از آزادشدگان و رهيدگان از آتش ، قرار دهى. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا وارد بهشت كن و مرا از ساكنان و آبادگران آن قرار بده! خداوندا! از به كام كشيدن آتش ، به تو پناه مى برم. خداوندا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا حج و عمره و روزه دارى و صدقه به خاطر رضاى خودت ، روزى كن!». سپس سجده مى كنى و در سجده ات مى گويى: «اى شنونده هر صدا! اى بازْآفريننده جان ها پس از مرگ! اى آن كه تاريكى ها او را فرا نمى گيرند! اى آن كه صداها بر او اشتباه نمى شوند! اى آن كه چيزى او را از چيزى مشغول نمى سازد! به محمّد صلى الله عليه و آله بهترينِ آنچه را از تو خواسته است و برترين چيزى را كه براى او از تو خواسته اند و بهترين چيزى را كه از تو مى خواهند ، عطا كن! و از تو مى خواهم كه مرا از آزادشدگان و رهيدگان از آتش ، قرار بدهى. خداوندا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و عافيت را جامه زيرين و رويين من قرار بده و برايم در روز قيامت ، نجات از هر بدى قرار بده!» . [ 31 و 32] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه پروردگار جهانيانى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه والا و بزرگى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه مقتدر و حكيمى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه آمرزنده و مهربانى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه بخشنده و مهربانى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه مالك روز جزايى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه آفرينشْ از تو آغاز شده و به سوى تو برمى گردد! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه آفريدگار بهشت و دوزخى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه آفريدگار خير و شرّى! [3] تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه هميشه بوده اى و خواهى بود! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه يكتا و يگانه و بى نيازى؛ آن كه نه زاده است و نه زاده شده است و نه هرگز كسى همتاى او بوده است! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه داناى غيب و شهود ، و بخشنده و مهربانى! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه فرمان رواى پاك ، بى عيب ، ايمنى بخش ، غالب ، مقتدر ، جبّار و با كِبريايى! منزّهى از آنچه شرك مى ورزند. تويى خداوند. معبودى جز تو نيست ، كه آفريدگار ، پديدآورنده و تصويرگرى! بهترين نام ها از آنِ توست و آنچه در آسمان ها و زمين است ، تو را تسبيح مى گويند. تويى خداوند مقتدر حكيم! تويى خداوند. معبودى جز تو نيست و بزرگى ، زيبنده توست!». سپس بر محمّد و خاندان محمّد درود مى فرستى و آنچه دوست داشتى ، دعا مى كنى. شيخ با سند خويش از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: «هيچ مؤمنى نيست كه خدا را با اين اسامى و صفات بخواند و دلش را با آنها متوجّه خداى متعال كند ، مگر آن كه خداوندْ حاجتش را بر مى آورد. و اگر اهل شقاوت باشد ، اميدوارم كه سعادتمند گردد». [ 33 و 34] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام باقر عليه السلامروايت شده است ، مى گويى : «هيچ معبودى جز خداوندِ بردبار بزرگوار نيست. هيچ معبودى جز خداوند والا و بزرگ نيست. منزّه است خداوند، پروردگار آسمان هاى هفتگانه وزمين هاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ؛ و ستايش ، از آنِ خداوند ، پروردگار جهانيان ، است. خداوندا! از تو مى خواهم به زره نگه دارنده ات و به نيرو و عظمت و حكومتت ، كه مرا از شيطان رانده شده و از شرّ هر گردنكش مغرور سركش ، پناهى دهى. خداوندا! از تو مى خواهم ، به خاطر دوستى ام نسبت به تو و پيامبرت و دوستى ام نسبت به خاندان پيامبرت (كه درود تو بر او و آنان باد) ـ اى بهتر از پدر و مادرم و از همه مردم ـ كه براى من ، بهتر از آنچه خودم براى خويش مقدّر مى كنم و بهتر از آنچه پدر و مادرم برايم مقدّر مى كنند ، مقدّر كنى. تو بخشنده اى بى بخل ، و بردبارى بى شتاب ، و عزيزى خوارناشدنى هستى. خداوندا! هر كه مردمْ مورد اعتماد و اميدش باشند ، [ ليكن] مورد اعتماد و اميد من ، تويى. برايم آنچه را نيك فرجام تر است ، مقدّر كن و مرا به آنچه برايم مقدّر كرده اى ، خرسند ساز! خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و عافيت نگه دارنده خود را بر من بپوشان و اگر مبتلايم ساختى، شكيبايم كن. البتّه عافيت رابيشتر دوست دارم». [ 35 و 36] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام باقر عليه السلاماز پدرش امام سجّاد عليه السلام از اميرمؤمنان عليه السلام روايت شده است ، مى خوانى: «خداوندا! راهى از راه هاى خودت را اعلام كرده اى و رضاى خود را در آن قرار داده اى و اولياى خود را به آن فرا خوانده اى و آن را نزد خود ، گرامى پاداش ترينِ راه هايت و نيك فرجام ترين و محبوب ترين راه و روش قرار داده اى. آن گاه از مؤمنان ، جان ها و اموالشان را به بهاى بهشت خريده اى. آنان در راه تو مى جنگند و مى كشند و كشته مى شوند و اين ، وعده حقّى بر توست. پس ، مرا از آنانى قرار بده كه جانشان را در راه خود خريده اى و به داد و ستدى كه با تو كرده اند ، وفادار مانده اند ، بى آن كه پيمان را بشكنند و آن عهد را نقض كنند و دگرگون سازند ، جز آن كه وعده تو را عملى سازند و محبّت تو را به دست آورند و بدان سبب به تو تقرّب جويند. پس بر محمّد و خاندان او درود فرست و اين را پايان بخش عملم قرار بده و برايم صحنه اى از وفا براى تو و با نيروى خودت قرار بده كه به خاطر آن ، از من خرسند گردى و به خاطر آن ، گناهانم را بريزى؛ و مرا در زمره زندگانى كه به دست تجاوزگرانِ نافرمان روزى مى خورند ، زير پرچم حق و رايتِ هدايت قرار بده ، در حالى كه در يارى رسانى به حق پيشگام باشم ، نه روى گردان و نه ترديدآفرين! در آن هنگام ، از گناهى كه اعمال را نابود سازد ، به تو پناه مى برم». [ 37 و 38] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلام ، از پدرش ، از امام سجّاد عليه السلام روايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! به آن رحمتى كه جز با رضاى تو و با خروج از نافرمانى هاى تو و ورود به آنچه خشنودت مى سازد ، به دست نمى آيد ، از تو مى خواهم نجاتى از هر لغزش را و راه خروج از هر كفر را و گذشت از هر بدى را كه به عمد از من سر مى زند ، يا به خطا از من رخ مى دهد ، و يا بر دلم گذشته و فراموش كرده ام. از تو بيمى مى طلبم كه به سبب آن مرا يارى كنى تا حدود رضايت تو را پاس بدارم. از تو مى خواهم عمل به بهترين چيزى كه مى دانم و ترك بدترين چيزى كه مى دانم ، و مصونيت از اين كه آگاهانه نافرمانى ات يا ندانسته خطا كنم. از تو وسعت در روزى و بى رغبتى به آنچه مايه وبال است ، مى خواهم. از تو مى خواهم بيرون آمدن از هر شبهه را با بيان ، و دستيابى به درستى را در هر دليل ، و راستى را در هر چه به سود و زيانم باشد. مرا رام ساز تا در همه جا و در حال رضا و خشم و فروتنى و برترى ، انصاف [4] را درباره خود بپذيرم و سركشى را ، كم يا زياد ، در گفتار و رفتارم ترك كنم! از تو در همه چيز ، همه نعمت را درخواست مى كنم و [ نيز ] سپاس گزارى آن را ، تا آن كه راضى شوى و پس از رضايَت ، كار نيك را در هر آنچه در آن ، عمل نيكى هست . آسان ترينِ همه امور را از تو مى طلبم و نه دشوار آنها ، اى بزرگوار!». [ 39 و 40] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه از امام حسن عليه السلاماز امير مؤمنان عليه السلام روايت شده است ، مى گويى: «ستايش ، از آنِ خداوند ، پروردگار جهانيان است . درود خدا بر پاك ترينِ فرستادگان ، محمّد بن عبد اللّه آن برگزيده سامان بخش كارها. خداوندا! محمّد صلى الله عليه و آله را به ياد پسنديده و حوض [ كوثر]ى كه بر آن وارد مى شوند ، مخصوص گردان! خداوندا! محمّد صلى الله عليه و آله را وسيله و والايى و برترى ببخش و محبّت او را در ميان برگزيدگان ، و رتبه اش را در ميان والا قدران ، و كرامتش را در ميان مقرّبان ، افزون كن! خداوندا! بر محمّد صلى الله عليه و آله از هر كرامتى ، برترين آن كرامت را و از هر نعمتى ، گسترده ترين آن نعمت را و از هر بخششى ، سرشارترين آن بخشش را و از هر آسانى ، آسان ترين آن آسان را و از هر تقسيم (بهره اى) ، فراوان ترينِ آن را عطا كن ، تا آن كه هيچ يك از بندگانت نزد تو نزديك تر، بلندآوازه تر ، بلندمرتبه تر ، بزرگ حق تر ، و از نظر وسيله نزديك تر از محمّد صلى الله عليه و آله نباشد. درود تو بر او كه پيشواى خير و دعوت كننده به آن و مايه بركت براى همه بنده ها و آبادى ها ، و رحمت براى همه جهانيان است! خداوندا! ميان ما و محمّد صلى الله عليه و آله جمع كن (ما را با او قرار بده) ، در گوارايى زندگى و خوشى روح و دوام نعمت و خواسته جان ها و آرزوى خواستنى ها و نعمت لذّت ها و اميد فضيلت و ديدار آرامش و سرورىِ كرامت و فروغ چشم و شادابى نعمت و مسرّتى كه شبيه مسرّت هاى دنيا نيست. شاهديم كه رسالت را رسانده و خيرخواهى را ادا كرده و براى امّت كوشيده و به خاطر تو رنج كشيده و در راه تو جهاد كرده و تو را پرستيده است ، تا آن كه يقين [ و مرگ ]او را فرا رسيده است. پس بر او و بر خاندان پاك او درود فرست! خداوندا! اى پروردگار شهر حرام (مكّه) و اى پروردگار ركن و مقام و اى پروردگار معشر حرام و اى پروردگار غير حَرَم و حَرَم! از سوى ما به روح محمّد ـ كه درود تو بر او و خاندانش باد ـ سلام بفرست! خداوندا! بر فرشتگان مقرّب خود درود فرست و بر پيامبران فرستاده شده و همه فرستادگانت و بر نگهبانان و نويسندگان ارجمند [ ِ اعمال ،] درود فرست و بر فرمان بردارانت در آسمان هاى هفتگانه و همه زمينيان مؤمن ، درود فرست!». پس چون از دعا فراغت يافتى ، سجده مى كنى و مى گويى: «خداوندا! به سوى تو روى آوردم و به تو چنگ زدم و بر تو تكيه كردم. خداوندا! تو تكيه گاه من ، و تو اميد منى. خداوندا! مرا درباره آنچه اندوهگينم مى سازد و آنچه اندوهگينم نمى سازد و آنچه تو به آن از من داناترى ، كفايت كن! پناهنده تو عزيز است ، ثناى تو با شُكوه است و معبودى جز تو نيست. بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و گشايش آنان را شتاب بخش!». سپس سر خود را بلند كن و بگو: «خداوندا! از هر چه ميان من و تو فاصله مى اندازد ، يا توجّه كريمانه ات را از من بر مى گرداند و يا بهره مرا در پيشگاهت كاهش مى دهد ، به تو پناه مى برم. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا به هر كارى كه موجب خرسندى تو از من مى شود و مرا به تو نزديك مى سازد ، موفّق بدار؛ رتبه ام را پيش خودت بالا ببر و بهره ام را بزرگ كن و جايگاهم را نيكوساز؛ و در زندگى دنيا و در آخرت ، مرا بر ايمان ثابت ، استوار بدار؛ و مرا براى هر جايگاه پسنديده اى كه دوست دارى در آن ، تو را به نام هايت بخوانند و از عطايت بخواهند ، موفّق بدار! پروردگارا! پوشش خود را از من برمگير و عيبم را بر جهانيانْ آشكار مكن ، و بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و امشب ، نامم را در ميان سعادتمندان قرار بده...!» تا آن كه دعا تمام شود. [5] [ 41 و 42] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! تو در هر گرفتارى ، تكيه گاه منى و در هر سختى ، در كنار منى و در هر چه بر من پيش مى آيد ، تكيه گاه و پشتوانه منى. چه بسيار گرفتارى اى كه دل در برابرش ناتوان ، و چاره در مقابلش اندك مى شود و نزديكان از يارى كردن براى آن ، دست مى كشند و دشمن با آن ، شماتت مى كند و كارها مرا به ستوه مى آورند ، كه آن را پيش تو آوردم و شِكوه به آستانت نمودم ، به اميدى كه به تو داشتم و نه ديگرى ، و تو آن را برطرف كردى و زدودى و كفايت كردى. پس ، تو سرپرست در نعمت و صاحب هر حاجت و نهايت هر خواسته اى. تو را سپاس بسيار و تو را نعمتِ افزون است». اين دعا را ابن ابى عمير ، از حفص بن بخترى ، از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: «از جمله دعاى پيامبر صلى الله عليه و آله در روز جنگ احزاب اين بود: خداوندا! تو در هر گرفتارى تكيه گاه منى.... (تا آخر دعا) ». [ 43 و 44] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: [6] «اى آن كه زيبا را نمايان كرد و زشت را پوشاند! اى آن كه پرده درى نكرد و به گناه مؤاخذه ننمود! اى بزرگ بخشايش! اى نيكو گذشت! اى گسترده آمرزش! اى گشوده دو دست به رحمت! اى همدم هر نجوا! اى نهايت هر شِكوه! اى بخشاينده لغزش ها! اى بزرگوارانه گذشت! اى بزرگ احسان! اى آغازگر نعمت ، پيش از شايستگى به آن! اى پروردگار! اى سرور! اى آرزو ، اى نهايت شوق! خداوندا! از تو به حقّ خودت مى خواهم كه چهره ام را با آتش ، زشت نكنى و نيازهاى آخرت و دنيايم را برآورى و با من چنين و چنان كنى» . آن گاه ، بر محمّد و خاندان محمّد درود مى فرستى و آنچه در نظر دارى ، دعا مى كنى. [ 45 و 46] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و [ بر اساس آنچه از امام صادق عليه السلامنقل شده ،] مى گويى: «خداوندا! مرا آفريدى و مرا امر و نهى كردى و به پاداش آنچه به آن فرمانم دادى ، تشويق نمودى و از كيفر آنچه مرا از آن نهى كردى ، بيم دادى و براى من دشمنى قرار دادى كه مرا مى فريبد و او را بر من در آنچه مرا بر او مسلّط نساختى ، چيره ساختى و او را در سينه ام جا دادى و او را همچون جريان خون در من جارى ساختى ، [ كه] اگر من غافل شوم ، او غافل نيست و اگر من فراموش كنم ، او فراموش نمى كند؛ او مرا به ايمنى از عذاب تو مطمئن مى سازد و مرا از غير تو بيم مى دهد؛ هر گاه تصميم به گناهى بگيرم ، تحريكم مى كند و چون نيّت كار نيك كنم ، بازم مى دارد؛ مرا به شهوت ها وا مى دارد و مرا در معرض آنها قرار مى دهد؛ چون وعده ام دهد ، دروغ مى گويد و چون اميدوارم كند ، مأيوسم مى سازد. هر گاه از خواسته اش پيروى كنم ، گم راهم مى كند. اگر نيرنگ او را از من بر نگردانى ، مرا مى لغزاند و اگر مرا از دام هاى او رها نكنى ، [ از راه حق] بازم مى دارد و اگر مرا از او نگه ندارى ، مرا به گناه مى اندازد. خداوندا! پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و با آن قدرتى كه بر او دارى ، قدرتش را بر من بشكن ، تا با دعاهاى بسيار من بر درگاهت ، او را از من باز دارى ، تا با لطف تو در زمره حفظ شدگان از او باشم ، و هيچ نيرو و قدرتى جز به تو نيست». اين دعا و دعاى پيش از آن ، از امام صادق عليه السلام روايت شده است. [ 47 و 48] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى خوانى : «اى بخشنده ترين بخشنده ها ! اى بهترين كسى كه درخواست مى شود ! اى رحم كننده ترين كسى كه از او درخواست رحمت مى شود ! اى يكتا ! اى يگانه ! اى بى نياز ! اى كسى كه نه زاده است و نه زاده مى شود و هيچ همتايى برايش نيست ! اى كه همسر و فرزندى برنگزيده است ! اى آن كه هر چه بخواهد ، مى كند و به هر چه اراده نمايد ، حكم مى راند و هر چه را دوست بدارد ، تقدير مى كند ! اى كه ميان انسان و قلب او حايل است ! اى كسى كه در اُفقِ والاست ! اى كه هيچ مثل و مانندى ندارد ! اى شنوا ! اى بينا ! بر محمّد و خاندانش درود فرست و بر من روزىِ حلالت را چنان بگستران كه آبرويم را با آن حفظ كنم و امانتم را ادا نمايم و صله رحم كنم . و مددكارى براى حج و عمره باشد !» . [ 49 و 50] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام رضا روايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! در ميان اوّلين بر محمّد و خاندانش درود فرست و در ميان آخرين بر محمّد و خاندانش درود فرست و در ملكوت برين بر محمّد و خاندانش درود فرست و در ميان پيامبران و فرستادگان ، بر محمّد و خاندانش درود فرست! خداوندا! به محمّد صلى الله عليه و آله وسيله ، شرافت ، برترى و درجه بزرگ عطا كن! خداوندا! من با آن كه محمّد صلى الله عليه و آله را نديده ام ، به او ايمان آورده ام. پس ، روز قيامت از ديدارش محرومم مكن و همنشينى با او را روزى ام گردان و مرا بر آيين او بميران و مرا از حوض [ كوثرِ] او سيراب بگردان ، آن چنان كه پس از آن هرگز تشنه نگردم! همانا تو بر هر چيز ، توانايى. خداوندا! همان گونه كه به محمّد ـ كه درود تو بر او باد ـ ايمان آوردم ، بى آن كه او را ديده باشم ، [ تو نيز ]در بهشت چهره او را به من بشناسان! خداوندا! از سوى من به روح محمّد ، درود بسيار و سلام برسان!». سپس هر چه خواستى ، دعا كن. آن گاه سجده كن و در سجده ات بگو: «خداوندا! من از تو مى خواهم. اى شنواى هر صدا! اى پديدآرنده جان ها پس از مرگ! اى آن كه تاريكى ها او را فرا نمى گيرند و صداها بر او مشتبه نمى شوند و نيازخواهى ها او را به اشتباه نمى اندازند! اى آن كه چيزى را به خاطر چيزى از ياد نمى برد و چيزى او را از چيزى غافل نمى سازد! به محمّد و خاندان محمّد ـ كه درود تو بر او و آنان باد ـ برترين چيزى كه خواسته اند و بهترين چيزى كه خواسته اند و بهترين چيزى كه از تو براى آنان خواسته شده است و بهترين چيزى كه من براى آنان از تو خواسته ام و بهترينِ آنچه تا روز قيامت از تو براى آنان خواسته مى شود ، عطا كن!». سپس سرت را بردار و آنچه دوست داشتى ، دعا كن. [ 51 و 52] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلام از پدرش ، از پدرانش ، از پيامبر خدا روايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! همه ستايش ، از آنِ توست. خداوندا! آن را كه گم راه كنى ، هدايتگرى نيست و هر كه را هدايت كنى ، گم راه كننده اى نيست. خداوندا! آنچه را عطا كنى ، جلوگيرى نيست و آنچه را منع كنى ، بخشنده اى نيست. خداوندا! آنچه را تو گشايى ، ك��ى نبندد و آنچه را تو ببندى ، گشاينده اى نيست. خداوندا! آنچه را تو به آخر اندازى ، جلو اندازه اى نيست و آنچه را تو جلو افكنى ، تأخير اندازنده اى نيست. خداوندا! تو بردبارى ، بى آن كه ناآگاه باشى. خداوندا! تو بخشنده اى ، بى آن كه بخيل باشى. خداوندا! تو عزيزى ، بى آن كه خوار شوى. خداوندا! تو دست نايافتنى هستى ، بى آن كه كسى قصد آسيب زدن به تو كند. خداوندا! تو صاحب شُكوه و بزرگوارى هستى. پس ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست!» و آنچه خواستى ، دعا كن. [ 53 و 54] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! از تو مى خواهم آسودگى و عافيت از رنج بلا و بدگويى دشمنان را ، و عافيت از سرنوشت بد و پرتگاه شقاوت را ، و ايمنى از زيان را در زندگى ، و اين كه مرا به بلايى دچار كنى كه طاقتش را ندارم يا طغيانگرى را بر من مسلّط سازى ، يا پرده اى از من بدرى ، يا عيبى را از من آشكار كنى ، يا روز قيامت ، سختگيرانه از من حساب بكشى؛ آن روز كه بيشترين نياز را به گذشت و بخشايش براى گذشته ام دارم. خداوندا! تو را به نام بزرگوار و كلمات كاملت مى خوانم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و مرا از آزادشدگان و رهاگشتگان خود از آتش قرار دهى». [ 55 و 56] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «اى خداوند! خشم تو را جز بردبارى ات بر نمى گرداند و جز رحمتت ، از انتقامت نجات بخشى نيست و جز ناليدن به درگاهت ، نجات بخشى از عذابت نيست. از سوى خود ـ اى خدا ـ مرا رحمتى عطا كن كه از رحمت هر كه جز تو ، بى نيازم كند ، با همان قدرتى كه سرزمين هاى مرده را با آن حيات مى بخشى و بندگان مرده را بر مى انگيزى؛ و مرا از اندوه مميران تا مرا بيامرزى و رحمتم كنى و استجابت دعايم را به من بشناسانى؛ و طعم عافيت را تا پايان عمرم به من بچشان؛ و دشمنم را شماتت كننده من مساز و او را بر من مسلّط مكن! خداوندا! اگر تو مرا خوار كنى ، چه كسى رفعتم بخشد؟ اگر تو رفعتم بخشى ، كيست كه مرا پست سازد؟ و اگر تو مرا هلاك كنى ، كيست كه ميان تو و من حايل شود يا درباره چيزى از كار من متعرّض تو شود؟ دانسته ام ـ اى خدا ـ كه در داورى ات ظلمى و در انتقامت شتابى نيست. كسى شتاب مى كند كه بيمِ از دست رفتن دارد و كسى نيازمند ظلم است كه ناتوان باشد و تو ـ اى خداى من ـ نسبت به اينها ، والا و بزرگى. پس ، مرا هدف بلا و آماج انتقام خويش قرار مده؛ و مرا مهلت و فرصت بده؛ و لغزشم را ببخشاى؛ و مرا به بلايى در پى بلايى دچار مكن ، كه ناتوانى و بيچارگى مرا مى بينى! به تو پناه مى آورم ، پس پناهم ده؛ از آتش به تو پناهنده مى شوم. پس ، نگاهم دار؛ و از تو بهشت مى خواهم. پس ، محرومم مكن!». [ 57 و 58] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و پس از آن دعايى را كه از امام كاظم عليه السلام روايت شده است ، مى خوانى: «خداوندا! جز تو معبودى نيست ، و جز تو را نمى پرستم ، و چيزى را شريك تو قرار نمى دهم. خداوندا! بر خود ستم كردم. پس ، مرا بيامرز و رحم كن ، كه جز تو گناهان را نمى آمرزد! خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و گناهان گذشته و آينده ام را و گناهان آشكار و پنهانم را و هر چه را تو به آن از من داناترى ، بيامرز! تويى مقدّم كننده و تويى به تأخير اندازنده. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا به دادگرى ، هدايت ، درستى و استوارىِ دين ، راهنمايى كن! خداوندا! مرا هدايتگر ، هدايت شده ، راضى و مورد رضايت ، قرار بده ، نه گم راه و نه گم راه كننده! خداوندا! اى پروردگار آسمان هاى هفتگانه و پروردگار زمين هاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ! به هر گونه كه مى خواهى ، در مورد آنچه [از كارم] مرا اندوهگين ساخته ، كفايتم كن و بر محمّد و خاندانش درود فرست!» و هر چه دوست داشتى ، دعا كن. [ 59 و 60] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! گذشتِ تو از گناهم ، و چشم پوشى ات از خطايم ، و ناديده گرفتن ظلمم به وسيله تو و پرده پوشى ات بر كار زشتم ، و بردبارى ات بر گناه بسيارم ، آن گاه كه به خطا يا به عمد بوده ، مرا به طمع انداخته تا از تو چيزى بخواهم كه شايسته آن نيستم ؛ آن رحمتى را كه روزى ام كرده اى و آن قدرتى كه نشانم داده اى و آن اجابتى كه به من شناسانده اى. پس ، از روى ايمنى ، از تو مى خواهم و از روى اُنس ، از تو مى طلبم ، نه ترسان و نه هراسان ، و در آنچه از تو مى طلبم ، عشوه گرانه مى خواهم. پس ، اگر دير شود ، جاهلانه سرزنشت مى كنم. و شايد آنچه از من تأخير مى شود ، برايم بهتر باشد؛ چرا كه تو فرجام امور را مى دانى. من هيچ مولاى بزرگوارى را نسبت به بنده پست خود ، شكيباتر از تو نديده ام. پروردگارا! تو مرا مى خوانى و من روى برمى گردانم. تو با من دوستى مى كنى و من با تو دشمنى مى كنم. تو با من مهر مى ورزى و من از تو نمى پذيرم ، گويا اين منم كه بر تو منّت دارم ؛ امّا باز هم اينها سبب نمى شود كه رحمت و احسان و نيكى خود را با جود و بزرگوارى ات ، از من دريغ كنى. پس بر بنده نادانت رحم كن و با احسان افزون خويش بر او ببخش؛ همانا تو بخشنده بزرگوارى». و آنچه دوست داشتى ، دعا كن. و چون از دعا فارغ شدى ، سجده كن و در سجده ات بگو: «اى آن كه پيش از هر چيز بوده اى و پس از هر چيز خواهى بود ، اى هستى بخشِ هر چيز! رسوايم مكن كه تو بر من آگاهى و مرا عذاب مكن كه تو بر من توانايى. خداوندا! از عدول از حق هنگام مرگ ، از بدى سرانجام در قبر و از پشيمانى در روز قيامت ، به درگاهت پناه مى برم. خداوندا! از تو زندگى گوارا ، مرگى خوب و سرانجامى شايسته ، دور از خوارى و رسوايى ، مى خواهم». سپس سر از سجده بردار و آنچه خواستى ، دعا كن. [ 61 و 62] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را يكى از دو امام [ ِ باقر و صادق] عليهماالسلام روايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! از تو مى خواهم ، به حقّ اين كه ستايش ، از آنِ توست و معبوى جز تو نيست . خداى نعمت بخش ، پديدآورنده آسمان ها و زمين ، صاحب شُكوه و بزرگوارى، همانا من سائلى نيازمند و ترسانى پناهجو و توبه كننده اى آمرزش خواهم. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و همه گناهانم را ، ديرين و تازه آنها را ، و هر گناهى را كه مرتكب شده ام ، بيامرز! خداوندا! رنج و بلايم را به بالاترين حد نرسان و مرا به شماتت دشمنان دچار مكن! هيچ دفع كننده و بازدارنده اى جز تو نيست». [ 63 و 64] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! از تو ايمانى مى طلبم كه با آن همدم دلم شوى ، و يقينى كه بدانم جز آنچه برايم مقدّر كرده اى، به من نخواهد رسيد ، و نيز خرسندى به آنچه برايم تقسيم كرده اى. خداوندا! از تو جانى پاك مى طلبم كه به ديدار تو باور دارد و به بخشش تو قانع ، و به تقدير تو راضى است. خداوندا! از تو ايمانى مى طلبم كه سرآمدى جز ديدار تو نداشته باشد كه: تا باقى ام گذاشته اى ، مرا بر آن نگه دارى و تا زنده ام داشته اى ، مرا بر آن زنده بدارى و چون بميرانى ، مرا بر آن ايمان بميرانى و چون برانگيزى ، مرا با آن برانگيزى و سينه ام را به سبب آن از شك و ترديد در دينم حفظ كنى». [ 65 و 66] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى گويى: «اى بردبار ، اى بزرگوار! اى داننده ، اى دانا! اى توانا ، اى چيره! اى آگاه ، اى لطيف! اى خداوند ، اى پروردگار! اى سَرور ، اى مولا! اى اميد ! اى نهايت اشتياقم! از تو مى خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى. از تو عطاى پر اَرج و پر مهرى از بخشش هايت را مى طلبم كه به سبب آن ، آشفتگى ام را سامان بخشى و كارم را اصلاح كنى و بدهى ام را ادا كنى و با آن ، مرا و خانواده ام را نشاط بخشى و با آن مرا از جز خودت بى نياز گردانى. اى آن كه براى من از پدرم ، مادرم و از همه مردم ، بهتر است! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و هم اكنون اين خواسته را برآور! همانا تو بر هر چيز ، توانايى». [ 67 و 68] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! آمرزش خواهىِ با اصرار بر گناه ، شومى است و آمرزش نخواستنم ، با آن كه به بزرگوارى ات آگاهم ، ناتوانى است. چه بسا با من به نعمت هايت دوستى مى كنى ، با آن كه از من بى نيازى؛ و چه بسا من با گناهان با تو دشمنى مى كنم ، با اين كه به تو نيازمندم. اى آن كه هر گاه وعده دهد ، وفا مى كند و چون تهديد كند ، در مى گذرد! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و شايسته ترينِ دو كار را با من كن؛ چرا كه بخشودن ، شأن توست و تو مهربان ترينِ مهربانانى. خداوندا! تو را مى خوانم ، به حرمت آن كه از تو به تو پناه آورده و پناهنده به عزّت تو گشته و در سايه سار تو آرميده و به ريسمان تو چنگ زده است. اى فراوان بخشش ، اى آزادكننده اسيران ، اى آن كه خود را به سبب بخشندگى اش ، وهّاب ناميده است! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و براى من ـ اى سرورم ـ در كارم گشايش و راه برون رفت و روزىِ گسترده عطا كن ، آن گونه كه مى خواهى و هر گاه كه خواستى و به هر چه و هر جا كه خواستى؛ چرا كه آنچه را بخواهى ، هر گاه و هر گونه كه بخواهى ، همان مى شود». [ 69 و 70] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! تو را به آن نامت كه در سراپرده شُكوه نوشته شده ، مى خوانم و به آن نامت كه در سراپرده درخشندگى ثبت است ، مى خوانم و تو را به آن نامت كه در سراپرده عظمت نوشته شده ، مى خوانم ، و تو را به آن نامت كه در سراپرده جلالْ نوشته شده ، مى خوانم ، و تو را به آن نامت كه در سراپرده عزّت نگاشته شده مى خوانم ، و تو را به آن نامت كه در سراپرده قدرت نوشته شده ، مى خوانم ، و تو را به آن نامت كه در سراپرده نهان ها نوشته شده ، مى خوانم ؛ پيشينِ برتر ، نيكِ شاداب ، پروردگار فرشتگانِ هشتگانه و پروردگار عرش بزرگ. و [ تو را] به آن چشمى كه نمى خوابد ، و به آن نام بزرگ تر بزرگ تر بزرگ تر ، و به آن نام عظيم ترِ ، عظيم ترِ ، عظيم تر ، آن نامى كه فراگيرنده ملكوت آسمان ها و زمين است ، و به آن نامى كه آسمان ها و زمين براى آن تابان گشتند و به آن نامى كه به سبب آن خورشيد ، فروزان شد و ماه تابيد و درياها به سبب آن در هم متراكم شدند و كوه ها به سبب آن استوار گشتند ، و به آن نامى كه عرش و كرسى به سبب آن برپا شد و به نام هاى گرامى ، مقدّس پنهان و اندوخته در علم غيبى كه پيش توست؛ تو را به همه اينها مى خوانم و مى خواهم كه بر محمّد و خاندانش درود بفرستى» و هر دعايى كه دوست داشتى ، مى خوانى. چون از دعا فارغ شدى ، سجده كن و در سجده ات بگو: «چهره فرومايه ام براى ذات بزرگوار پروردگارم سجده كرد. چهره ناچيزم براى ذات پروردگار عزيزم سجده كرد. اى بزرگوار ، اى بزرگوار ، اى بزرگوار! به حقّ بزرگوارى و بخشندگى ات ، ستم و جرم و اسرافم را بر خويش بيامرز!». سپس سر بردار و هر چه خواستى ، دعا كن. [ 71 و 72] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از يكى از دو امام باقر و صادق عليهماالسلام روايت شده ، مى خوانى: «خداوندا! تو را سپاس ، با همه ستايش هايت بر همه نعمت هايت ، تا آن كه ستايش به آن جا رسد كه تو دوست دارى و خرسند مى شوى . خداوندا! خير تو و خير آنچه را اميد دارم ، از تو مى خواهم و از شرّ آنچه مى پرهيزم و ا�� شرّ آنچه نمى پرهيزم ، به تو پناه مى برم. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و روزى ام را وسعت بخش و عمرم را طولانى كن و گناهم را بيامرز و مرا از كسانى قرار بده كه براى دين خودت از آنان يارى مى جويى ، و ديگرى را جايگزين من مساز!». [ 73 و 74] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و ما را از بيم خود ، آنچه را ميان ما و نافرمانى هايت فاصله مى شود، عطا كن و به ما از فرمان بُردارى ات، آنچه ما را به سبب آن به بهشت مى رسانى و از يقين ، آنچه مصيبت هاى دنيا را بر ما آسان مى سازد ، عطا كن و ما را از گوش ها و چشم هايمان بهره مند ساز و ما را بر آن كه با ما دشمنى مى كند ، پيروز كن و مصيبت ما را در دين ما قرار مده و دنيا را بزرگ ترين دل مشغولىِ ما مساز و آن كه را بر ما رحم نمى كند ، بر ما چيره مگردان!». [ 75 و 76] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خدايا! گناهانم مرا از تو بيمناك مى كنند و بخشندگى ات ، از سوى تو بشارتم مى دهد. مرا به وسيله ترس ، از گناهانم درآور و به بخشندگى ات به عطاها برسان تا در فرداى قيامت ، آزادشده كَرَمت باشم ، آن سان كه در دنيا پرورده نعمت هايت بودم ، كه آن نجاتى كه فردا عطا مى كنى ، از اميدى كه امروز بخشيده اى ، بزرگ تر نيست. كِى آرزومند درگاهت ناكام گشته و چه زمان ، خواهنده تو تهى دست برگشته است؟ خدايا! كسى تو را نخوانده كه جوابش نداده باشى؛ چرا كه تو گفته اى: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم» و تو وعده را خلاف نمى كنى. پس ، اى خداى من! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و دعايم را اجابت كن!». [ 77 و 78] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! مرگ را برايم خجسته گردان. خداوندا! بر سختى هاى جان كندن ، يارى ام كن. خداوندا! بر اندوه قبر ، ياورم باش. خداوندا! مرا بر تنگى گور ، يارى كن. خداوندا! بر وحشت قبر ، يارى ام كن. خداوندا! بر تاريكى قبر ، كمكم كن. خداوندا! بر هراس هاى روز قيامت ، يارى ام كن. خداوندا! بلنداى روز قيامت را بر من خجسته گردان. خداوندا! از حوريان بهشتى ، همسرم ساز». [ 79 و 80] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! چاره اى از فرمانت نيست و چاره اى از تقديرت نيست و چاره اى از قضايت نيست و هيچ نيرو و توانى جز از تو نيست. خداوندا! آنچه بر ما از قضا و تقدير رقم زده اى ، همراه آن به ما صبرى عطا كن كه بر آن غالب و چيره آيد و آن را بالا برنده ما در رضوانت (بهشت) قرار بده كه حسنات و برترى و سرورى و شرف و شُكوه و نعمت و كرامت ما را در دنيا و آخرت بيفزايد ، و از حسنات ما مكاه! خداوندا! هر عطايى كه به ما بخشيده اى و هر فضيلتى كه به ما عطا كرده اى و هر كرامتى كه ما را با آن گرامى داشته اى ، همراه آن به ما شكرى عطا كن كه بر آن غالب و چيره آيد و آن را بالا برنده ما در رضوانت (بهشت) قرار بده و مايه افزايش حسنات و سرورى و شرف ما و نعمت كرامت تو در دنيا و آخرت گردان! خداوندا! آن (نعمت) را براى ما مايه غرور و سرمستى و فتنه و عذاب و خوارى در دنيا و آخرت قرار مده! خداوندا! از لغزش زبان و بدىِ جايگاه و سَبُكى وزنه اعمال به تو پناه مى بريم. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و حسنات ما را هنگام مرگ ، به ديدارمان بفرست و كارهايمان را با مايه حسرت بودن به ما نشان مده و هنگام ديدارت خوارمان مكن و روزى كه تو را ديدار مى كنيم ، به سبب گناهانمان رسوايمان مساز و دل هاى ما را چنان كن كه به ياد تو باشد و تو را فراموش نكند و چنان از تو بيم داشته باشد كه گويى تو را مى بيند ، تا آن كه تو را ديدار كنند ، و بر محمّد و خاندانش درود فرست و بدى هاى ما را به نيكى تبديل كن و حسنات ما را براى ما درجات قرار بده و رتبه هاى ما غرفه هاى بهشتى قرار بده و غرفه هاى ما را بالا و والا بگردان! خداوندا! نيازمندها را از آن وسعتى كه بر خويش حتمى ساخته اى، وسعت عطا كن! خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و تا ما را باقى داشته اى ، با هدايت بر ما منّت بگذار و تا ما را زنده داشته اى ، بر ما كرامت كن و چون ما را ميراندى ، ما را بيامرز و در باقى مانده عمرمان نگهدارمان باش و در آنچه روزى مان مى دهى ، بركت بده و در آنچه بر دوش ما نهاده اى ، ياورمان باش و در آنچه به گردن ما نهاده اى استوارمان كن و ما را به خاطر ستممان مؤاخذه مكن و با ما به نادانىِ ما رفتار مكن و نعمت هايت را به خاطر خطاهايمان از ما مگير و بهترين چيزى را كه مى گوييم ، در دل هايمان ثابت قرار بده و ما را نزد خودت بزرگ و پيش خودمان خاكسار قرار بده و ما را از علمى كه به ما داده اى ، بهره مند بگردان و دانش سودمند براى ما بيفزاى! به تو پناه مى برم از دلى كه خاشع نمى شود و از چشمى كه اشك نمى بارد و از نمازى كه پذيرفته نمى شود. ما را از فتنه ها و آزمون هاى بد ، پناه بده ، اى سرپرست دنيا و آخرت!». پس چون از دعا فارغ شدى ، سجده كن و در سجود خود ، آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، بگو: «رويم از روى عبادت و بندگى ، تو را سجده مى كند. معبودِ حقّى جز تو نيست ؛ تو كه پيش از هر چيز ، نخستينى و پس از هر چيز ، واپسينى . اينك ، منم در برابرت؛ اختيارم به دست توست. مرا بيامرز ، كه جز تو ، گناهان بزرگ را نمى بخشايد. پس ، مرا بيامرز كه من خود بر گناهان خويش اعتراف دارم و جز تو گناه بزرگ را دفع نمى كند». سپس سرت را از سجده بردار و چون ايستادى ، هر چه دوست داشتى ، دعا كن. [ 81 و 82] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق علي�� السلامروايت شده است ، مى گويى: «خداوندا! در هر گرفتارى ، تو تكيه گاه منى و در هر سختى ، تو اميد منى و در هر چه بر من فرود مى آيد ، تو تكيه گاه و پشتوانه منى. چه بسيار گرفتارى اى كه دل از تحمّلش ناتوان مى شود و چاره در آن اندك مى گردد و نزديك ، از يارى دست مى شويد و دشمن ، شماتت مى كند و كارها با آنها مرا درمانده مى كنند ، كه آن را پيش تو آوردم و شِكوه به درگاه تو كردم و با شوق به تو از ديگران روى گرداندم و تو براى من گشايش و غم زدايى و كفايت كردى. پس ، تو سرپرست هر نعمت و صاحب هر نياز و نهايت هر اشتياقى. تو را ستايش فراوان ، و تو را نعمتِ و احسان افزون است». [ 83 و 84] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده ، مى خوانى كه ايشان به خواندن اين دعا دستور مى داد: «خداوندا! در شب و روز ، آنچه را مى خواهى ، فرود مى آورى. پس بر محمّد و خاندانش درود فرست و بركات و آمرزش و روزىِ گسترده خود را بر من و برادرانم و خانواده و همسايگانم فرو فرست و هزينه هاى ما را كفايت كن! خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و ما را از آن جا كه گمان مى بريم و از آن جا كه گمان نمى بريم ، روزى بده و ما را از آنچه [ خود را] نگاه مى داريم و از آنچه نگاه نمى داريم ، حفظ كن! خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و ما را در پناه و امان خويش قرار بده! پناه تو ، استوار ، و ستايش تو ، والاست و معبودى جز تو نيست». [ 85 و 86] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام رضا عليه السلام روايت شده، مى گويى كه ايشان فرمود: «اين، دعاى عافيت(آسايش) [7] است: اى خداوند ، اى عهده دار عافيت ، اى عافيت بخش ، اى روزى كننده عافيت و نعمت بخش با عافيت و احسان كننده با عافيت بر من و بر همه آفريدگانت ! اى بخشنده دنيا و آخرت و مهربان هر دو سراى! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و براى ما گشايش و راه خروجى به سرعت فراهم آر و عافيت و دوام عافيت را در دنيا و آخرت ، روزىِ ما كن ، اى مهربان ترينِ مهربانان!». [ 87 و 88] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى : [8] «خداوندا! تو را به آن رحمتت مى خوانم كه همه چيز را فرا گرفته و به آن قدرتت مى خوانم كه همه چيز را مغلوب خود ساخته و به آن عظمتت مى خوانم كه بر همه چيز ، غالب گشته و به آن نيرويت مى خوانم كه چيزى جلودارِ آن نيست و به آن عظمتت كه هر چيز را در برگرفته و به آن دانشت كه بر هر چيز ، احاطه دارد و به ذات پايدار تو پس از فناى هر چيز و [ نيز] به فروغ ذاتت كه هر چيز براى او تابان گشته است. اى نور ، اى نور! اى نخستِ نخست ها و اى پايانِ پايان ها! اى خداوند ، اى بخشنده! اى خداوند ، اى مهربان! اى خداوند! از گناهانى به تو پناه مى برم كه عذاب آورند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه پشيمانى آفرينند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه بهره ها را باز مى دارند. [9] از گناهانى به تو پناه مى برم كه پرده ها را مى درند. [10] از گناهانى به تو پناه مى برم كه جلوى قضا را مى گيرند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه بلا فرود مى آورند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه دشمنان را چيره مى سازند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه مانع اجابت دعا مى شوند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه نابودى را شتاب مى بخشند . از گناهانى به تو پناه مى برم كه اميد را مى بُرند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه بدبختى مى آورند. از گناهانى به تو پناه مى برم كه هوا را تيره مى سازند. [11] از گناهانى به تو پناه مى برم كه پرده را كنار مى زند ، و از گناهانى به تو پناه مى برم كه جلوى باران آسمان را مى گيرند». [ 89 و 90] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را امامان عليهم السلامروايت شده و نيز دعاى پيشين را مى گويى : «خداوندا! تويى كه آن دو نوجوان را به خاطر صلاح پدر و مادرشان حفظ كردى و مؤمنان، تو را خواندند و گفتند: «ما را مايه آزمايش گروه ستمگران قرارمده» . خداوندا! تو را به رحمتت سوگند مى دهم و تو را به پيامبرت ، پيامبر رحمت ، سوگند مى دهم و تو را به على و فاطمه سوگند مى دهم و تو را به حسن و حسين ـ كه درود تو بر او و همه آنان باد ـ سوگند مى دهم و تو را به همه نام ها و صفاتت [12] سوگند مى دهم و تو را به نام بزرگ ترِ بزرگ ترت سوگند مى دهم؛ نامى كه چون به آن نام خوانده شوى ، آنچه را به طاعتت نزديك تر و از نافرمانى ات دورتر و به عهدت وفاكننده تر و حقّت را اداكننده تر باشد ، رد نمى كنى. از تو مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و مرا به آن نشاط بخشى و مرا بنده سپاس گزار خويش سازى. تو از ميان بندگانت ، كسى جز مرا مى يابى كه عذابش كنى؛ امّا من جز تو را نمى يابم كه مرا بيامرزد. تو بى نياز از عذاب منى و من به رحمتت نيازمندم. تو جايگاه هر شكايت و حاضر در هر نجوا و نهايت هر نياز و نجات دهنده از هر لغزش و پناه هر پناهجويى. از تو مى خواهم كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى و با فرمان بُردارى ات ، مرا از نافرمانى ات نگه دارى و با آنچه دوست دارى ، از آنچه خوش ندارى ، نگه دارى و با ايمان از كفر ، با هدايتْ از گم راهى ، با يقينْ از شك ، با امانتْ از خيانت ، با راستى از دروغ ، با حقْ از باطل ، با تقوا از گناه ، با معروفْ از منكر ، و با يادْ از فراموشى ، حفظم كنى. خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و تا مرا زنده داشته اى ، عافيتم بخش و سپاس را بر آنچه به من داده اى ، الهامم كن و بر من مهربان و عطوف باش ، اى بزرگوار!». چون از دعا فارغ شدى ، سجده كن و در سجده ات بگو: «خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با حِلم و بخشندگى خود ، از ستم و گناهم درگذر. اى پروردگار! اى بزرگوار! اى آن كه خواهانش ناكام نمى شود و بهره مند از درگاهش ، تهى دست نمى گردد! اى آن كه والاست و برتر از او چيزى نيست ، و اى آن كه نزديك است و نزديك تر از او چيزى نيست! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست» و هر چه خواستى ، دعا كن. [ 91 و 92] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «اى تكيه گاه آن كه بى تكيه گاه است! اى ذخيره آن كه بى پشتوانه است! اى پشتوانه آن كه بى پشتوانه است! اى پناه آن كه بى پناه است! اى نگهبان آن كه بى نگهدارنده است! اى نيك بخشايش! اى نيك آزمايش! اى اميد بزرگ! اى ياور ضعيفان! اى نجات بخش غريقان! اى رهاساز هلاك يافتگان! اى نيكورفتار! اى نعمت بخش! اى بخشنده! تويى آن كه سياهى شب و روشنايى روز و فروغ ماه و پرتو خورشيد و خروش آب و صداى باد و آواى درخت ، تو را سجده مى كنند. اى خداوند ، اى خداوند! نيكوترين نام ها از آنِ توست. شريكى ندارى. پروردگارا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با بخشايشت ، ما را از آتش برهان و با رحمتت ، ما را وارد بهشت كن و با بخشندگى ات ، از حوريان بهشتى همسرمان كن و بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من ، آن كن كه تو شايسته آنى ، اى مهربان ترينِ مهربانان! همانا تو بر هر چيز ، توانايى» و هر چه را دوست داشتى ، دعا كن. [ 93 و 94] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «خداوندا! تو را به آن نام هاى ستوده و ارجمندت مى خوانم كه اگر بر اشيا نهاده شود ، رام آنها مى شوند و اگر با آن نيكى ها خواسته شوند ، بدانها مى رسند و هر گاه با آن برطرف شدن بدى ها خواسته شود ، برطرف مى شوند. و تو را به كلمات كامل خودت مى خوانم ؛ آنها كه اگر آنچه درخت در زمين است ، قلم شوند و دريا ، با مدد هفت درياى ديگر [ مركّب شوند] ، كلمات الهى پايان نمى پذيرند ، همانا خداوند ، قدرتمند حكيم است. اى زنده ، اى برپاى! اى بزرگوار ، اى والا ، اى بزرگ! اى بيناترينِ ناظران ، اى شنواترينِ شنوندگان ، اى سريع ترينِ حسابگران ، اى دادگرترينِ داوران و اى مهربان ترينِ مهربانان! به عزّتت از تو مى خواهم و به قدرتى كه بر هر چيز دارى ، مى طلبم و به هر چه دانش تو فراگيرنده آن است ، مى خوانمت و از تو مى خواهم به هر حرفى كه در كتابى از كتاب هايت فرو فرستاده اى و به هر نامى كه هر يك از فرشتگانت و فرستادگان و پيامبرانت تو را به آن خوانده اند ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى» و هر چه خواستى ، دعا كن. [ 95 و 96] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «منزّه است خدايى كه محمّد صلى الله عليه و آله را گرامى داشت. منزّه است خدايى كه محمّد صلى الله عليه و آلهرا برگزيد. منزّه است خدايى كه على عليه السلام را برگزيد. منزّه است خدايى كه حسن و حسين عليهماالسلام را ويژه ساخت. منزّه است خدايى كه به سبب فاطمه عليهاالسلامدوستداران وى را از آتش ، دور ساخت. منزّه است خدايى كه با فرمانش آسمان ها و زمين را آفريد. منزّه است خدايى كه با ولايت محمّد و خاندان محمّد ، آسمانيان و زمينيان را به پرستش فرا خواند. منزّه است خدايى كه بهشت را براى محمّد و خاندان محمّد آفريد. منزّه است خدايى كه بهشت را براى محمّد و خاندان محمّد و پيروانشان به ميراث مى نهد. منزّه است آن كه آتش را به خاطر دشمنان محمّد و خاندان محمّد آفريد. منزّه است آن كه آن (آتش) را در اختيار محمّد و آل محمّد قرار مى دهد. منزّه است خدايى كه دنيا و آخرت و آنچه را در شب و روز ، ساكن است ، براى محمّد و خاندان محمّد آفريد. خدا را سپاس ، آن گونه كه شايسته خداوند است. خدا بزرگ تر است ، آن گونه كه [ بزرگى] سزاوار خداوند است. هيچ معبودى جز خداوند نيست ، آن گونه كه سزاوار اوست. منزّه است خدا ، آن گونه كه براى خداوند ، سزاوار است. و هيچ نيرو و قوّتى جز خدا نيست ، آن گونه كه سزاوار خداوند است. درود خدا بر محمّد و خاندانش و همه فرستادگان ، تا آن كه خدا راضى شود. خداوندا! از نعمت هاى بى شمار تو و از نعمت هاى تو كه فراتر از ادراك است ، آن است كه دشمن من ، دشمن تو باشد. مرا بر بردبارى تو شكيب نيست. پس ، هر چه زودتر آنان را هلاك و نابود و ريشه كن ساز!». [ 97 و 98] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و مى گويى: «به نام خداوند بخشنده مهربان. خداوندا ، اى پديدآورنده آسمان ها و زمين ، اى داناى نهان و آشكار ، اى بخشاينده مهربان! من در سراى دنيا با تو عهد مى بندم كه گواهى دهم: معبودى جز تو نيست؛ يكتاى بى شريكى؛ محمّد بنده و فرستاده توست؛ آيين ، همان است كه تو قرار دادى و اسلام ، همان گونه است كه تو توصيف كردى و كتاب ، همان گونه است كه تو فرو فرستادى و سخن ، همان است كه تو گفتى و همانا تو ، تو ، تويى خداوند حقّ روشن و روشنگر. خداوند ، بهترين پاداش را به محمّد صلى الله عليه و آلهدهد و با سلام ، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد!». [ 99 و 100] سپس دو ركعت نماز مى خوانى و آنچه را از امام صادق عليه السلامروايت شده است ، مى گويى كه فرمود: «هر گاه از نماز خود فارغ شدى ، اين دعا را بگو: خداوندا! من با اطاعت تو و ولايت تو و ولايت پيامبرت و ولايت امامان ، از اوّلينشان تا آخرينشان (آنان را نام مى برى) ، پذيراى آيين تو ام!» سپس مى گويى: «آمين! پرستنده توام ، با اطاعت و ولايت آنان و رضا به آنچه آنان را به سبب آن برترى بخشيده اى ، نه مُنكِرم ، نه مستكبر ، به همان معنا كه در كتابتْ نازل كرده اى ، با حدودى كه از آن به ما رسيده و آنچه نرسيده است. به اين عقيده ، ايمان و اقرار دارم و تسليم و فرمان بردارم. پروردگارا! به هر چه تو راضى باشى ، راضى ام. با اين ، رضاى تو و سراى آخرت را مى جويم و درباره آن ، رغبتم به تو و هراسم از توست. پس تا مرا زنده مى دارى ، بر اين عقيده زنده بدار و هر گاه مرا ميراندى ، بر آن بميران و آن گاه كه مرا برانگيختى ، بر آن برانگيز! اگر در گذشته از سوى من كوتاهى بوده ، از آن به درگاهت توبه مى كنم ، و به آمرزشى كه نزد توست ، مشتاقم. از تو مى خواهم كه مرا از نافرمانى هايت نگه دارى و تا زنده ام داشته اى ، هرگز به اندازه يك چشم بر هم زدن و نيز كمتر و بيشتر از آن ، مرا به خودم وا نگذارى ، كه نفْس ، بسيار فرمان دهنده به بدى هاست ، مگر آن كه تو ترحّم كنى ، اى مهربان ترينِ مهربانان! از تو مى خواهم كه به طاعت خويش نگهدارم باشى تا جانم را بر همين طاعت بگيرى ، در حالى كه از من خرسندى ، و اين كه پايان عمرم را به سعادت ختم كنى و مرا از آن هرگز برنگردانى؛ و نيرويى جز به مدد تو نيست». سپس آنچه دوست داشتى ، دعا مى كنى و چون از دعا فارغ شدى ، سجده كن و در سجده ات بگو: «چهره پوسيده فانى من براى ذات ابدىِ پايدار تو سجده كرد. چهره خوار من براى ذات ارجمند تو سجده كرد. چهره نيازمند من براى ذات بزرگ و بى نياز و بزرگوار تو سجده كرد. پروردگارا! از گذشته و آينده ام از تو آمرزش مى طلبم. پروردگارا! بلايم را طاقت فرسا قرار نده. پروردگارا! تقدير مرا از ياد مبر. پروردگارا! مرا به شماتت دشمنانم دچار مكن. پروردگارا! جز تو دفع كننده و بازدارنده اى نيست. پروردگارا! بر محمّد و خاندان محمّد با بهترين درودهايت درود فرست و با برترين بركاتت ، بر محمّد و خاندان محمّد خجسته گردان! خداوندا! از خشم و قهر تو ، و از انتقام هايت ، و از همه خشم و غضبت ، به تو پناه مى برم . منزّهى تو ! تويى خداوند ، پروردگار جهانيان». اين دعا در سجود از امام صادق عليه السلام روايت شده است.


[1] مى توان دعاهاى بيست ركعت گذشته را در همه شب هاى ماه رمضان خواند؛ چون كمترين نافله اى كه روزه دار در شب هاى اين ماه مى خواند ، بيست ركعت است (ر . ك : ترتيب نوافل ماه رمضان). امّا دعاهاى هشتاد ركعت ديگر (يادشده در اين موضوع) مخصوص شب هاى قدر است ؛ چون نافله صد ركعت ، تنها از مختصّات اين شب هاست؛ ليكن چون نافله دهه آخر اين ماه ، سى ركعت است ، انسان اگر بخواهد ، مى تواند دعاهاى ده ركعتى را كه پس از بيست ركعتِ سابق است ، بخواند.

[2] مقصود ، شب هاى سه گانه قدر (يعنى نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم) است .

[3] سيّد ابن طاووس در پايان دعا نوشته است : در دو روايت حاوى دعاهاى غير ماه رمضان ديدم چنين نوشته بود : «مالك خير و شر» ، و نه «آفريدگار خير و شر» .

[4] انصاف ، آن است كه به ديگرى نيز همان حق را بدهى كه خود را شايسته آن مى دانى (ر . ك : تاج العروس : 12 / 502) .

[5] تتمّه دعا ، چنين است: «و روحم را با شهيدان ، و نيكى ام را در ميان بلندمرتبگان ، و گناهم را آمرزيده قرار بده؛ و مى خواهم كه مرا يقينى ببخشى كه با آن همدم جانم شوى و ايمانى بدهى كه شك را از من ببرد و مرا به آنچه روزى ام ساخته اى ، راضى گردانى. در دنيا و در آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از عذاب آتش ، نگه دار و در اين شب ، يادت ، سپاست ، اشتياق به خودت و توبه و بازگشت [ به سوى تو] و توفيق به آنچه محمّد و خاندان محمّد را بر آن موفّق داشته اى ، روزى ام كن!».

[6] در پايان دعاى بعدى خواهد آمد كه اين دعا و دعاى بعد ، از امام صادق عليه السلام روايت شده است.

[7] عافيت، به معناى«سلامت جسم و روح» و«آسايش مادّى و معنوى» است .

[8] در آغاز دعاى بعدى خواهد آمد كه اين دعا از ائمّه عليهم السلام روايت شده است.

[9] گناهانى كه جلوى بهره ها (سهم ها) را مى گيرند ، عبارت اند از: اظهار تنگ دستى ، خوابيدن بدون خواندن نماز عشا و صبح ، كوچك شمردن نعمت ها ، شكايت كردن از معبود (ر . ك : مجمع البحرين : 3 / 1480) .

[10] مقصود از دريدن پرده ها: يا برداشتن حفاظت الهى از گناهان است ، يا برداشتن پرده اى كه او را از فرشتگان و جِن و اِنس پوشانده است (ر. ك: مرآة العقول : 16 / 221) . گناهانى كه پرده ها را مى درند ، به فرموده امام صادق عليه السلام ، عبارت اند از: ميخوارى ، قماربازى ، شوخى ها و بازى هايى كه مردم را مى خنداند (دلقك بازى) ، ذكر عيب مردم ، همنشينى با رياكاران (ر . ك : مجمع البحرين : 2 / 1226) .

[11] كنايه ازسرگردانى است، يا بلاى شديدوآشكار شدن آثارخشم خدا در فضا(ر . ك: بحارالأنوار: 58/274 وج 87/253).

[12] شايد مقصود از اركان ، مطلق صفات خدا يا صفات ذات او باشد ، گويا كه بر آنها تكيه مى شود و شايد اركان آفرينش ، از عرش و كرسى و آسمان ها مقصود باشد (ر . ك : ملاذ الأخيار : 5 / 92) .

نام کتاب : ماه خدا نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 2  صفحه : 685
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست