زيانبارترين جهل، آن است كه جوان، خود را نشناسد و احساس بىهويّتى
كند.[1] اين نادانى، زمينه را براى
انواع انحرافات و فسادها فراهم مىسازد. در مقابل، خودشناسى، سودمندترين و
سازندهترين معرفتى است كه انسان را به قلّه تكامل مىرساند.
بنا
بر اين، نخستين گام در جهت شكوفايى جوان، اين است كه بر اساس آموزههاى دينى باور
كند كه بىنهايتْ استعداد در وجود او نهفته است و مىتواند تا بىنهايت، رشد كند
تا آنجا كه نماينده آفريدگار هستى گردد، چنانكه در حديث قدسى آمده است:
بندهام!
مرا اطاعت كن تا تو را مَثَل (نماينده) خود گردانم.
رسد آدمى به جايى كه بجز خدا
نبيند
بنگر كه تا چه حد است مكان
آدميت
طَيَران مرغ ديدى تو ز پايبند
شهوت
به در آى تا ببينى طَيَران
آدميت.
پيوند
علم و دين
در
كنار خودشناسى، آشنايى با قرآن و دينشناسى براى جوانان از اهمّيت ويژهاى
برخوردار است. جوانان بايد بدانند كه بر اساس آموزههاى قرآنى،[3]
ايمان و باورهاى دينى، نه تنها با علم در تضاد نيست، بلكه همراه علم است و
بىايمانى، نشانه جهل؛ امّا دنياى متجدّد، به تدريج، تباه شده است و منافع سياسى و
اقتصادى سوداگران بينالمللى ايجاب مىكند كه همه آنچه مقدّس و طبعا دينى است و