1401.الخرائج والجرائح ـ به نقل از جابر ـ: حكم بن ابى العاص، عموى عثمان بن عفّان، اَداى راه رفتن پيامبر خدا را در مى آورد و ايشان را مسخره مى كرد. روزى پيامبر خدا مى رفت و حَكَم ، در پشتِ سر او شانه هاى خود را مى جنبانْد و دستانش را پيچ و خم مى داد و راه رفتن ايشان را مسخره مى نمود . پيامبر خدا ، با دستش اشاره كرد و فرمود : «همين سان بمان!» . پس، حَكَم بر آن حالِ جنبيدن شانه ها و خميدگى دست هايش، باقى ماند. پيامبر صلى الله عليه و آله بعدها او را از مدينه تبعيد كرد و لعنتش نمود، كه تا روزگار عثمان ، همچنان در تبعيد بود . عثمان ، او را برگردانْد و گرامى اش داشت .
1402.الاستيعاب ـ به نقل از عايشه ـ: و تو اى مروان! من گواهى مى دهم كه پيامبر خدا ، پدرت را ـ در حاليكه تو در صُلب او بودى ـ ، لعنت كرد .