responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حكمت نامه امام حسين نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 327

فصل يازدهم: سخنان امام در كربلا

11/ 1 سخنان امام با يارانش در شب عاشورا

268. تاريخ الطبرى‌ به نقل از عبد اللّه بن شريك عامرى، از امام زين العابدين عليه السلام: پس از آن كه عمر بن سعد بازگشت، امام حسين عليه السلام ياران خود را در نزديكى غروب [شب عاشورا] گِرد آورد. من، بيمار بودم. خودم را به او نزديك كردم تا بشنوم. شنيدم كه پدرم به يارانش مى‌فرمايد: «خداى تبارك و تعالى را به بهترين گونه مى‌ستايم و او را در خوشى و ناخوشى ستايش مى‌كنم. خدايا! تو را مى‌ستايم كه به نبوّت، گرامى‌مان داشتى و قرآن را به ما آموختى و ما را در دين، فهيم كردى و گوش و ديده و دل برايمان قرار دادى و ما را از مشركان، قرار ندادى.

امّا بعد، من، نه يارانى نزديك‌تر و بهتر از يارانِ خود سراغ دارم و نه خانواده‌اى نيكوكارتر و برقرار كننده پيوند از خانواده خود. خداوند از جانب من به همه شما جزاى خير دهد! هان كه گمان دارم از دست اين دشمنان، فقط فردا را داريم. هان! به شما اجازه رفتن دادم. همگى مى‌توانيد برويد كه تعهّدى به من نداريد. اين شب است و تاريكى، شما را فرا گرفته است. آن را مَركب خود كنيد».

نام کتاب : حكمت نامه امام حسين نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 327
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست