حكمت حقيقى، جاذبهاى عقلانى بر ضدّ كششهاى نفسانى است[3] كه هر اندازه در جان انسانْ قوّت يابد، به همان اندازه، تمايلات نفسانى در او ضعيف مىشوند،[4] تا آنجا كه كاملًا از بين مىروند.[5] در اين حال است كه عقل به طور كامل، زنده مىگردد[6] و زمام انسان را به دست مىگيرد و از آن پس، زمينهاى براى انجام دادن كارهاى ناشايست، در وجود انسان، باقى نمىمانَد. در نتيجه، حكمت، با عصمت، همراه مىگردد[7] و در نهايت، همه
[2] حلية الأولياء: ج 2 ص 386، مسند الشهاب: ج 1 ص 59 ح 41.
[3] اشاره است به روايتى از امام صادق عليه السلام:« الحكمة ضدّ الهوى؛ حكمت، ضدّ هوس است»( الخصال: ص 591 ح 13).
[4] اشاره است به حديثى از امام على عليه السلام:« كلّما قويت الحكمة ضعفت الشهوة؛ هرگاه حكمت نيرومند گردد، خواستههاى نفسانى ضعيف مىشوند»( غرر الحكم: ح 7205).
[5] اشاره است به حديثى از امام على عليه السلام در وصف مؤمن كه مىفرمايد:« ميتة شهوته؛ خواستههاى نفسش مُردهاند».
[6] اشاره است به حديثى از امام على عليه السلام در وصف سالك إلى اللّه:« قد أحيا عقلَه و أمات نفسَه؛ خِردش را زنده كرده و نفسش را ميرانده است».
[7] ر. ك: دانشنامه عقايد اسلامى: ج 2، معرفتشناسى/ بخش پنجم/ فصل سوم: آثار حكمت/ عصمت.