responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حكمت نامه لقمان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 161

239. تاريخ بغداد به نقل از حسن: لقمان به پسرش گفت: «پسرم! از بدهكار شدن بپرهيز؛ زيرا مايه ذلّت روز و اندوه شب است».

7/ 10 ادبِ نادارى‌

240. الكافى: از لقمان، روايت شده كه به پسرش گفت: «پسرم! شيره درخت صبر را چشيدم و پوست درخت را هم خوردم؛ ولى چيزى كه از نادارى تلخ‌تر باشد، نيافتم. پس اگر روزى به نادارى مبتلا شدى، آن را براى مردم، آشكار نكن؛ چون تو را خوار مى‌شمارند و هيچ فايده‌اى به تو نمى‌رسانند بازگرد به سوى كسى كه تو را به فقر مبتلا كرد و او بر گشايش كار تو تواناتر است، و از او حاجت بخواه. كيست كه از او درخواست كند و او عطايش ندهد يا به او اعتماد كند و او نجاتش ندهد».

241. كنز الفوائد: روايت شده كه از سفارش‌هاى حكيمانه لقمان به پسرش، اين بود: «... بدان اى پسرم! من شيره درخت صبر و انواع تلخى‌ها را چشيدم؛ ولى چيزى تلخ‌تر از فقر نيافتم. اگر روزى فقير شدى، فقرت را بين خود و خدا پنهان كن و مردم را از آن باخبر نكن؛ چون نزد آنان سبك مى‌شوى. سپس از مردم بپرس: آيا كسى هست كه خدا را خوانده باشد، ولى او را جواب نداده باشد، يا از خدا خواسته باشد، ولى عطايش نكرده باشد؟!».

242. إرشاد القلوب: از سفارش لقمان به پسرش است كه گفت: «... پسرم! بى‌نيازى‌ات را در دل، نگه دار و هرگاه فقير شدى، مردم را از آن باخبر نكن؛ چون نزد آنان سبك مى‌گردى، و از فضل خدا درخواست كن».

نام کتاب : حكمت نامه لقمان نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست