حل نموده است؛ يعنى در صورتى كه شرح حديث به واسطه حديث ديگرى ممكن باشد، ولو كه روايت در كتب اربعه نباشد، روايت را به عنوان شرح، آورده است. در صورت عدم وجود روايت ديگرى كه حديث مورد نظر را شرح دهد، بيان يكى از مشايخ ثلاثه را (كه در كتب اربعه آمده است) و يا كلام يكى از علما را نقل كرده است، يا آن كه نظر بزرگان لغويان را در شرح الفاظ حديث، آورده است و در صورتى كه هيچ يك از شيوههاى مزبور در شرح حديث ممكن نبود، بر اساس برداشت عقلى شخصى خويش، به شرح حديث پرداخته است.[1]
2. غريب حديث «بحار الأنوار»
علّامه مجلسى، در جريان تدوين بحار الأنوار و شرح جوامع روايى شيعه، واژههاى بسيارى را تفسير نموده است. وى در اين باره در مقدّمه بحار الأنوار مىنويسد:
رواياتى را كه نياز به كشف معانى آنها بوده است، به بيانى رسا توضيح دادهام. بنا را بر حدّاكثر اختصار گذاشتم تا موجب درازْ دامن شدن بابها و بسيارى حجم كتاب نشود و طالبان در استفاده از كتاب، مشكلى نداشته باشند.[2] وى با تعبيراتى چون: أقول، بيان، تنوير، ايضاح، تبيان، توضيح، شرح، تبيين، فَذْلَكه و ... به توضيح مضمون حديث پرداخته است. آنچه كه از مجموع گفتار ايشان استفاده مىشود، آن است كه وى در مقام بيان هر آنچه كه مربوط به روايت مىشده، نبوده است؛ بلكه به صورت اشاره، مشكل روايات را حلّ كرده است و خود نيز در مواردى، تفصيل بحث را به كتاب ديگرش مرآة العقول[3] يا به منابع ديگرى ارجاع داده است.[4]
[1]. الوافى، ج 1، ص 40؛ يادنامه مجلسى، ج 1، ص 244.
[2]. بحار الأنوار، ج 1، ص 4- 5؛ يادنامه مجلسى، ج 1، ص 263- 264.