اسامى را به صراحت بيان كرده است (الذريعة، ج 10، ص 102)، در مقدّمه كتاب حاوى الأقوال فى معرفة الرجال مىنويسد:
أنى لم أظفر بكتاب جامع لمّا انتخبوه، ولم أفز بقانون محتوٍ على ما شعّبوه، فأحببت أن أكتب فى ذلك دستوراً، وأجمع فيه ما كان متشعّباً منثوراً.[1] بر اساس گفته صاحب الذريعة، كتاب حاوى الأقوال، اوّلين كتابى است كه رجال حديث را بر اساس اقسام چهارگانه صحيح، حَسَن، موثّق و ضعيف، مرتّب نموده است[2] و در حالات هر يك از آنها، مطالب كتب اربعه رجالى را به الفاظ آنها و آوردن رموزى براى نامهايشان نقل كرده است. مؤلّف، تحقيقات خود را با عناوين «قلتُ» مىآورد. اين كتاب، مشتمل بر يك «مقدّمه» و چند «مقصد» و يك «خاتمه» است و در آغاز و پايان آن، چند فايده رجالى آمده است.
از ديگر فعّاليتهاى رجالى در اين دوره، انتخاب كتابى از قدما و شرح و تفسير نمودن رجال آن بود؛ يعنى همان كارى كه محمّد تقى مجلسى (م 1070 ق) در شرح مشيخة الفقيه[3] انجام داد.
وى پس از تأليف روضةالمتقين، بر آن شد تا مشيخه كتاب من لا يحضره الفقيه را- كه اسانيد صدوق به ائمه عليهم السلام را در بر دارد- شرح كند شبيه كارى كه سيّد هاشم بحرانى (م 1107 ق) در كتاب تنبيهالأريب انجام داد و كتاب خود را در شرح اسانيد تهذيب الأحكام شيخ طوسى و بيان خصوصيّات رجال آن به رشته تحرير درآورد.
سادهنويسى در رجال و اهمّيت آن
گرايش عمومى به سادهخوانى و سادهنويسى، مؤلّفان را بر آن داشته بود كه آثار خود