احتمالى كه به نظر خردمندان واجب است (تا چه رسد به زيان حتمى) [دست به اين مهاجرت زدم] و چه زيانى آفتبارتر از جلوگيرى علم از اهل علم و سستى ما در اين روزگار از آنچه كه برايش آفريده شدهايم؟
چگونه به سكونت در وطن خود، خشنود شوم كه جز زاهدان و نادانان، كسى در آن ديار يافت نمىشود و چگونه در آن جا لباس وقار بپوشم كه در اذيّت و آزارم؟[1] حامد الگار، از پژوهشگرانى است كه علل اساسى اين مهاجرت را مرهون دو عامل مىداند:
1. پيروزى صفويان در ايران و چشماندازهايى كه پديد آورد؛
2. غلبه تركان عثمانى بر سوريّه در سال 923 ق/ 1517 م، و دگرگونىهايى كه اين پيروزى در اوضاع آن سامان به دنبال آورد، موجب شد كه عالمان شيعى از آن سرزمينها به ايران كوچ كنند.[2] از بين دو ديدگاهى كه بيان شد، مىتوان به يك جمعبندى رسيد و آن اين كه به دنبال دعوت حكومت صفوى از علماى جبل عامل و ورود محقّق كركى به سال 916 ق، مرحله دوم مهاجرت، همراه با فشار از جانب حكومت عثمانى بوده است و اين، همان چيزى است كه از گفتههاى حسين بن عبدالصمد، برداشت مىشود.
عراق
با ظهور حكومت صفويه (907 ق) در ايران و توجّه ايرانيان به عتبات مقدّس- كه منجر به بازگشايى مدارس شيعى در عراق شد-[3] مركزيت علمى به تدريج از حلّه به نجف منتقل شد.
[1]. مهاجرت علماى شيعه از جبل عامل به ايران در عصر صفوى، ص 85.