نام کتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر نویسنده : صديق اورعى، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 66
ديگر يا گروهى از مردم، تعريف كرد».[1] مردم دو هدف دارند «يكى، درستى اعمال و افكار، و ديگرى، داشتن روابط دوستانه با مردم از طريق رفتار مطابق انتظار آنها. در بسيارى موارد، اين دو هدف مىتوانند به وسيله يك عمل ساده برآورده شوند».[2] گاهى هم دو هدف با هم قابل دسترسى نيستند.
براى بررسى عوامل مؤثر در همرنگى فرد با گروه، دانشمندى به نام اش طى آزمايشاتى، به اين نتيجه رسيد كه عوامل مؤثر در همرنگى عبارتاند از:[3] «درجه حرمت ذات فرد مورد آزمايش، چگونگى اعضاى گروه (درجه موقعيت اجتماعى و قابل قبول بودن آنها)، بودن يا نبودن فردى ناهمرنگ در گروه، آشكار يا ناآشكار بودن اظهار نظر، درجه احساس امنيت آزمودنى در گروه (هر چه موقعيت فرد در گروه برتر و احساس امنيت او بيشتر باشد، امكان همرنگى او با گروه كمتر است، درجه علاقه به عضويت در گروه و درجه سختىهايى كه براى ورود به گروه تحمل كرده است (هر چه بيشتر باشد، همرنگى بيشتر است). اين نكته نيز مسلم شده است كه سازمان مستقر يا گروه ميانهرو، متمايل است كه افراد همرنگ را بيشتر از اشخاص ناهمرنگ دوست بدارد. در شرايط عادى، كسانى كه واقعيات را ناديده بگيرند، به زودى در نتيجه استهزا و انتقاد اطرافيان- اصلاح مىشوند».[4]
درباره علت همرنگى فرد با گروه بايد گفت فردِ همرنگ شده با جمع، يا متقاعد مىشود و يا ميل پاداش و ترس از تنبيه او را همرنگ مىسازد. در واقع هر يك از اين سه حالت، به يكى از سه قوه نفس انسان مربوط است. همرنگى با گروه بر اثر متقاعد شدن، در قوه عقل ريشه دارد، همرنگى به ميل پاداش مربوط به قوه شهوت است و حالت سوم، به قوه غضب ارتباط مىيابد كه دو قوه اخير، به بعد حيوانى انسان مربوط هستند. البته اين نكته قابل تذكر است كه آن كس كه خودش نظرى ندارد، به دنبال پيروى از جمع است و همرنگىاش، از فرد