نطق آب و نطق خاك و نطق گِل هست محسوسِ حواس اهل دل جمله ذرّات ، در عالم ، نهان با تو مى گويند روزان و شبان ما سميعيم و بصير و باهُشيم با شما نامحرمان ، ما خامُشيم از جَمادى ، سوى جانِ جان شويد غُلغُل اجزاى عالم بشنويد فاش ، تسبيح جمادات آيدت وسوسه تأويل ها بزدايدت . [1]
دوام يا انقطاع تسبيح موجودات
و آخرين نكته ، اين كه مقتضاى برخى از آيات قرآن و احاديث اهل بيت عليهم السلام ، اين است كه تسبيح برخى از اشيا وقت خاصّى دارد ، چنان كه كوه ها همراه با داوود عليه السلام شبانگاه و هنگام طلوع آفتاب ، خداوند متعال را تسبيح مى كردند : «إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِىِّ وَ الْاءِشْرَاقِ . [2] ما كوه ها را با او مسخّر ساختيم كه شامگاهان و بامدادان ، خداوند را تسبيح گويند» . همچنين احاديثى دلالت دارند كه هنگام ظهر ، لحظه اى است كه همه اشيا ، خداوند متعال را تسبيح مى كنند . [3] نيز در حديثى آمده است : هنگامى كه لباسْ چرك مى شود ، تسبيحش قطع مى گردد . [4] اين احاديث و احاديث مشابه آنها ، ممكن است اشاره به اين باشد كه تسبيح اشيا ، دائمى نيست . البتّه اين احتمال هم وجود دارد كه موجودات ، چند نوع تسبيح داشته باشند كه برخى از آنها دائم و برخى غير دائم باشد .