نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي جلد : 4 صفحه : 723
سلام را بر آن حضرت برمىگردانيدند و جواب او را مىدادند. و
اميرالمؤمنين عليه السلام بر زنان سلام مىكرد، و ناخوش مىداشت كه بر نوجوان از
ايشان سلام كند، و مىفرمود: مىترسم كه آوازش مرا به شگفت آورد و از آن خوشم آيد.
پس بيشتر از آنچه مىطلبم از اجر، بر من داخل شود» (يعنى از گناه)[1].
3658/ 1. على بن
ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از زراره، از امام محمد باقر عليه السلام روايت
كرده است كه فرمود: «يهودى بر رسول خدا صلى الله عليه و آله داخل شد و عايشه در
نزد آن حضرت بود.
آن يهودى گفت كه: السّام
عليكم (يعنى: «سام بر شما باد»، و سام به معنى مرگ است). رسول خدا صلى الله عليه و
آله فرمود كه: عليكم؛ يعنى: بر شما باد آنچه مىگوييد. بعد از آن، ديگرى داخل شد و
مانند اين را گفت، و حضرت بر او رد فرمود، چنان كه بر صاحبش رد فرموده بود، و به
همان وضع او را جواب داد. بعد از آن، ديگرى داخل شد و مثل اين را گفت؛ پس رسول خدا
صلى الله عليه و آله بر او رد فرمود، چنان كه بر دو صاحبش رد فرموده بود. كه عايشه
به خشم آمد و گفت: بر شما باد سام و غضب و لعنت، اى گروه يهود! اى برادران
ميمونها و خوكها! رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود كه: اى عايشه! به
درستى كه فحش و دشنام اگر مصوّر مىبود، هر آينه مثال بدى بود.
به درستى كه رفق و نرمى
و مدارايى هرگز بر چيزى گذاشته نشده، مگر آنكه آن را زينت و آرايش داده، و هرگز از
آن برداشته نشده، مگر آنكه آن را قبيح و زشت ساخته. عايشه عرض كرد كه: يا رسول
اللَّه! آيا گفتار ايشان را نشنيدى كه السّام عليكم؟ فرمود: بلى، شنيدم. آيا
نشنيدى آنچه را كه بر ايشان رد كردم و ايشان را به آن جواب دادم، گفتم: عليكم. پس
هرگاه مسلمانى بر شما سلام كند، بگوييد كه: سلام عليكم، و چون كافرى بر شما سلام
كند، بگوييد: عليك».
3659/ 2. محمد بن يحيى،
از احمد بن محمد بن عيسى، از محمد بن يحيى، از غياث بن ابراهيم، از امام جعفر صادق
عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «اميرالمؤمنين فرمود كه:
[1]. و مراد حضرت- سلام اللَّه عليه-، تنبيه غير
است بر ترك سلام بر زنان جوان و بيان وجه آن، والّا آواز زنان جوان چيست كه آن
لنگر آسمان و زمين را از جا به در آورد؟!( مترجم)