نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي جلد : 4 صفحه : 179
اگر بزرگ شوى، برمىگردى از اين گفته، و اين قلاده را باز
مىكنى»[1].
2907/ 2. چند نفر از
اصحاب ما روايت كردهاند، از سهل بن زياد، از على بن حسّان، از موسى بن بكر، از
مردى كه گفت: امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه: «آن كسانى كه كار شايسته و كار
ديگر را كه بد است به هم آميختهاند، آن گروه، گروهىاند كه در ايمان خويش گناهانى
چند را احداث مىكنند، كه مؤمنان، آنها را زشت مىشمارند و آنها را ناخوش
مىدارند؛ پس آن گروه، شايد كه خدا توبه ايشان را قبول فرمايد».
2908/ 1. محمد بن يحيى،
از احمد بن محمد، از مروك بن عبيد، از مردى، از امام جعفر صادق عليه السلام روايت
كرده است كه فرمود: «خدا قدريّه را لعنت كند. خدا خوارج را لعنت كند». و دو مرتبه
فرمود: «خدا مرجئه را لعنت كند». راوى مىگويد كه: به آن حضرت عرض كردم كه: آن
گروه را يك مرتبه، يك مرتبه لعنت فرمودى، و اين گروه مرجئه را دو مرتبه لعنت
فرمودى؟ فرمود: «زيرا كه اين گروه مىگويد كه: كشندگان ما مؤمناند، و به اين سبب،
خونهاى ما به جامههاى ايشان آلوده است، تا روز قيامت. به درستى كه خداى عز و جل
در كتاب خويش، از گروهى حكايت فرموده كه: «أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى
يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ
قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ
كُنْتُمْ صادِقِينَ»[3].
يعنى: خداى- تعالى- شنيد
گفتار آنان را كه گفتند: به درستى كه خدا عهد كرده به سوى
[1]. و در حديث سابق كه مذكور شد، چنين است كه:
اين قلاده را از خود باز مىكنى. يا معنا اين است كه: اين اعتقاد و رأى را كه دل
بر آن بستهاى، از هم خواهى گشود. و احتمالى كه بعضى دادهاند كه معنى اين باشد
كه: اگر بزرگ شوى، برگردى از دين حق، و عهد و بيعت را از خود باز كنى، بسيار بعيد
است.( مترجم)
[2]. و در بعضى از نسخ كافى، اين زيادتى نيز هست
كه، و« ذكر قدريّه و خوارج و مرجئه و اهل شهرها». و قدريّه، طائفهاى از سنّيانند
كه منكر قضا و قدرند. و خوارج، طائفهاى از ايشانند كه خروج بر امام زمان را روا
مىدارند، و ايشان را سخنانى چند است كه از روى هوا و هوس مىگويند، و از گفتار
جميع امّت بيرون است. و مرجئه، طائفهاى از ايشانند كه مىگويند: هيچكس مستحقّ
ثواب و عقاب نيست، و هر چه خدا خواهد، با هر كس مىكند، و امر خلايق به تعويق
افتاده، تا فرود آيد در باب ايشان، آنچه خدا اراده كند. و مىگويند كه: هر كه نماز
نكند، و روزه نگيرد، و غسل جنابت نكند، و كعبه را خراب كند، و با مادر خود جماع
كند، ايمانش مانند ايمان جبرئيل و ميكائيل است. و مراد از شهرها، مكّه معظّمه و
مدينه مشرّفه و شام و روم و بصره است.( مترجم)
[3]. آل عمران، 183. و در قرآن« أَلّا نُؤْمِنَ»
است، و نظم آيه چنين است كه:« الَّذينَ قالُوا انَّ اللَّهَ عَهِدَ الَيْنا أَلّا
نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ»، تا آخر آيه.( مترجم)
نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي جلد : 4 صفحه : 179