responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي    جلد : 4  صفحه : 161

هيچ‌يك از ايشان، چهل شب در عبادت جدّ و جهد نمى‌كرد، مگر آنكه هر دعا كه مى‌كرد، مستجاب مى‌گرديد. و به درستى كه مردى از ايشان، چهل شب جد و جهد نمود. بعد از آن، دعا كرد و از برايش مستجاب نشد؛ پس به خدمت حضرت عيسى بن مريم عليه السلام آمد، در حالتى كه به سوى آن حضرت شكايت مى‌نمود، آنچه را كه او در آن بود. و از آن حضرت درخواست مى‌كرد كه دعا كند». حضرت فرمود كه: «پس حضرت عيسى عليه السلام طهارت به جا آورد، كه وضو ساخت يا غسل كرد. بعد از آن، نماز كرد و خداى عز و جل را خواند؛ پس خداى- تعالى- به سوى او وحى فرمود كه: اى عيسى! به درستى كه اين بنده من، به درگاه من آمده است، از غير آن درى كه از آن آمده مى‌شوم؛ زيرا كه او مرا خواند، و حال آنكه در دلش از امر پيغمبرى تو شكى بود، و اگر مرا بخواند، تا آنكه گردنش پاره پاره شود، و بندهاى انگشتانش از هم بپاشد، دعاى او را مستجاب نكنم». حضرت فرمود كه: «پس عيسى بن مريم عليه السلام به سوى آن مرد التفات فرمود و فرمود كه: پروردگار خود را مى‌خوانى، و حال آنكه تو در باب پيغمبرش در شكّى؟ عرض كرد كه: يا روح اللَّه! و اى آنكه به يك سخن او موجود شده‌اى! به خدا سوگند كه آنچه فرمودى، چنان بود؛ پس خدا را بخوان و دعا كن كه خدا آن را از من ببرد». حضرت فرمود: «پس عيسى عليه السلام از برايش دعا كرد، و خداى عز و جل توبه او را قبول فرمود و از او پذيرفت. و آن مرد، در حدّ اهل بيت آن حضرت گرديد».

باب در بيان گمراهان‌

171. باب در بيان گمراهان‌

2890/ 1. على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از عبد الرحمان بن حجّاج، از هاشم صاحب بريد روايت كرده است كه گفت: من و محمد بن مسلم و ابو الخطّاب، با هم مجتمع بوديم. پس ابو الخطّاب به محمد بن مسلم گفت كه: چه مى‌گوييد در باب كسى كه اين امر- يعنى امامت- را نشناسند. من گفتم كه: هر كه اين امر را نمى‌شناسد، كافر است.

ابوالخطّاب گفت كه: كافر نيست، تا آنكه حجّت بر او اقامه شود؛ پس چون حجّت بر او اقامه شود و بعد از آن نشناسد، كافر است. پس محمد بن مسلم به ابوالخطّاب گفت: سبحان اللَّه! او را چه مى‌شود كه چون شناسند و انكار نكند، كافر باشد؟ و كافر نيست، چون انكار نكند؟

هاشم مى‌گويد كه: پس چون به حج رفتم، بر امام جعفر صادق عليه السلام داخل شدم و آن حضرت را به اين امر خبر دادم. فرمود كه: «تو حاضر شده‌اى و ايشان غائب‌اند، وليكن‌

نام کتاب : تحفة الأولياء (ترجمه اصول کافي) نویسنده : الأردکاني، محمد علي    جلد : 4  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست