نام کتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) نویسنده : گلستانه، سید علاء الدین جلد : 1 صفحه : 54
نوعى از انواع عار و قباحت باشد، مكن. و بنا بر اين، لفظ امر،
به معنى خود، مستعمل شده خواهد بود. امّا معنى اوّل، ظاهرتر و مشهورتر است.
و كلينى رحمه الله از
حضرت امام محمّد باقر عليه السلام يا از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت
كرده كه:
ايمان و حيا، به يكديگر
مقرون و مربوطند. پس هر يكى برود، ديگرى از عقبِ او مىرود.[1] و از حضرت امام جعفر صادق عليه
السلام روايت كرده كه فرمود: كسى كه حيا ندارد، ايمان ندارد.[2] و از آن حضرت، روايت كرده كه حضرت
پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه: چهار صفت است كه هر گاه كسى موصوف به آنها
باشد و از سر تا پاى او را معاصى فرو گرفته باشد، خداى تعالى، سيّئات و معاصى او
را به حَسَنات، مبدّل مىسازد: راست گفتن، و حيا، و حُسن خُلق با خلايق، و اداى
شكر نعمتهاى الهى.[3] و از جمله
شعبههاى حيا، مراعات حقّ نعمتهاى الهى و اداى شكر نعمت است، به قدر مقدور و هر
چند اداى شكر نعمتهاى[4] الهى، كما
ينبغى، بيرون از حوصله بشرى است؛ چه نعمتهاى الهى، زياده از مرتبه شمار و حساب
است، چنانچه فرموده: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها».[5]
و مع ذلك، توفيق اداى
شكر، نعمتى عظيم است. پس كسى كه موفّق به اداى شكر نعمتى شود، به ازاى اين توفيق،
شكرى ديگر بر او واجب مىشود، چنانچه حضرت سيّد الساجدين عليه السلام مىفرمايد
كه: «اللَّهُمَّ إنَّ أحَداً لا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غايَةً إلّاحَصَلَ
عَلَيْهِ مِن إحسانِكَ ما يُلْزِمُهُ شُكراً»؛ يعنى: خداوندا! به درستى كه هيچ كس
نمىرسد به حدّى از حدود شكر تو، مگر آن كه از احسان تو حاصل مىشود بر او نعمتى
كه موجب شكرى ديگر مىشود.
و بهترين اقسام شكر،
اعتراف تامّ است به تقصير و عجز از اداى شكر، و تصديق و اذعان به آن كه توفيق شكر،
نعمتى است از نعمتهاى الهى.
و كلينى رحمه الله از
حضرت ابى عبد اللَّه عليه السلام روايت كرده كه: خداى تعالى، وحى كرد به حضرت موسى
عليه السلام كه: يا موسى! شكر مرا چنانچه بايد، ادا كن. گفت[6]: خداوندا! چگونه حق شكر[7] تو را به